ادبیات: ارسطو، فلسفه هنر و ادبیات

رضا سید حسینی

“آلن” می گوید: «در فلسفۀ افلاطون، چیزی  افراطی و حتی قهری هست. این فلسفه، فلسفۀ آدم ناراضی است؛ یعنی ناراضی از خویشتن. می بایست به “مثال” ناب فکر کرد و نمی شود. دانستن اینکه نمی شود و دانستن اینکه باید بشود. چنین است وضع ناپایداری که همیشه در خطر انصراف است. انصراف نه به معنی دست شستن از پاداش ها و افتخار، بلکه برعکس. بدینسان ما، حتی در علوم، وسوسه و تهدید می شویم. بدینسان ما، حتی در علوم، وسوسه و تهدید می شویم. در زندگی اخلاقی، بیشتر. زیرا هر کاری که بکنیم، شیر همیشه شیر خواهد بود و مار آبی همیشه مار آبی. زندگی های آیندۀ ما باز هم زندگی های انسانی خواهد بود. حکیم از قدرت فراری خواهد بود، یعنی از وسوسۀ نیکی کردن به دیگران؛ زیرا در این موضع، کوچکترین اشتباهی درمان ناپذیر خواهد بود… روی هم رفته فضیلت دشوار است و در معرض تهدید… انسان از افلاطونی بودن خسته می شود این یعنی فلسفۀ ارسطو.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *