نقد فیلیپا فوت بر عقلانیت عملی کانت

حمیده افلاطونی

مجید ملایوسفی

از زمان ارسطو عقل عملی یا فرونسیس، یعنی فضیلت مندانه عمل کردن. چنین معنایی برای این واژه تا زمان هیوم باقی بود، امّا هیوم با تأکید بر نقشی که امیال، انگیزه ها و انفعالات ما، هنگام اتخاذ تصمیمات اخلاقی ایفا می کنند، بر نقش امیال و انگیزه ها و عوامل روان شناسانه در عقل عملی، تأکید کرد. کانت بعد از هیوم، به واسطه ویژگی هایی که برای عقل عملی ذکر کرد، همچون خودبنیادی آن و اهمیت بیشتر قائل شدن برای اراده، تعریف جدیدی از عقل عملی ارائه داد که آراء هیوم را در این مسأله با چالش های جدی مواجه ساخت؛ وی تلاش زیادی کرد تا نقش امیال و انگیزه های روانشناسانه را از حوزه تصمیم اخلاقی حذف کند؛ امّا تلاش های کانت و پیروانش برای بنا نهادن وجدان اخلاقی صرفاً بر مبنای عقل و اراده، راه به جایی نبرد و همچنان انتقادات مهمی به تفسیر صرفاً عقلانیِ کانت از عقل عملی وارد است. در عصر حاضر، عده ای از فیلسوفان اخلاق از جمله خانم فیلیپا فوت و فیلسوفان نوارسطویی دیگر، ضمن نقد و ردّ تفسیر کانتی از عقل عملی با ارائه تعریفی جدید از عقلانیت عملی، تلاش دارند تا بین عقل و سایر منابع انگیزشی از جمله امیال و انگیزه ها، در اتخاذ تصمیم صحیح اخلاقی سازش ایجاد کنند. در این مقاله به بررسی انتقادات برخی فلاسفه بر کانت در باب عقل عملی پرداخته می شود.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *