هدایت نمایشنامه نویس

بابک پرهام

هدایت را همه به عنوان مردی تأثیرگذار در ادبیات داستانی ایران می دانند؛ ولی وی دارای سه اثر نمایشی نیز هست که ما در اینجا به اختصار به آن می پردازیم: پروین دختر ساسان، افسانه آفرینش و مازیار.

هرکدام از این نمایشنامه ها در دوره ای مجزا از زندگی هدایت نوشته شده و با فاصله ای چند ساله؛ به همین دلیل هرکدام با فلسفه و انگیزه ای خاص شکل گرفته است.

از میان این سه نمایشنامه پروین دختر ساسان در سال ۱۳۰۷، افسانه آفرینش ۱۳۰۹ و مازیار سه سال بعد یعنی در سال ۱۳۱۲ نوشته شده و نکته جالب در هر سه نمایشنامه تعداد پرده هاست که بر عدد سه ثابت است و این نشانه اعتدال گرایی او در نگارش نمایشنامه است.

پروین دختر ساسان فریاد ملی گرایی هدایت است؛ همانطور که شاید از بیشتر نوشته های دیگرش هویدا باشد. او بی نهایت به ایران و ایرنیت وابسته بوده و به آن عشق می ورزیده است و همین امر سبب ساز نفرتش از اعراب می گردد و تمامی عقب افتادگی و شکست های ایرانیان را به تجاوز تازیان به این مرز و بوم می داند او در پروین دختر ساسان تماماً همین دغدغه را دارد.

این نمایشنامه درست برخلاف افسانه ی آفرینش یک تراژدی است؛ پروین در واقع همان سرزمین ایران است. او نیز همانند ایران می میرد تا مورد تجاوز قرار نگیرد، او زمانی که دانست دیگر پرویز و بهرام نمی توانند از او حمایت کنند خودش را با خنجر کشت تا هیچ چیزش به دست آن نابکار نیافتد مگر جنازه ی بی جانش.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *