نشانه شناسی هنر

و مسائل روش شناختی نشانه شناسی فرهنگ

پتر توروپ

وجود متن هنر در فرهنگ و کارکرد مفهوم متن در نظریه نوعی چالش جدید میان روابط درون متنی و روابط برون متنی پدید آورده است. از یک سو، گسترش محیط رسانه ای امکان فعال کردن متن ها را گسترش داده است و از سوی دیگر، متن ها در فرآیندهای انطباقی فرهنگ، مؤلفه های وجودشناختی خود را تغییر می دهند. نتیجه اجتناب ناپذیر، بازاندیشی یا تکمیل اصول هم به عنوان توصیف ماهوی و هم توصیف ارتباطی متن است. نیازهای تحلیل کاربردی متن ما را وا می دارد تا روابط بین ارتباط و فراارتباط، و روابط بینامتنی و بینارسانه ای چندوجهیت و چندرسانگی را مشخص کنیم. در تنش میان کرئولی شدگی و خودکار شدگی زبان های فرهنگی، می توانیم درباره متن های کرئول به مثابه متن های تجربی سخن گوییم که وضعیت سنتی و وجودشناختی متن را تغییر می دهند. ورودی متن های جدید به فرهنگ نمی تواند جدا از متن های از پیش موجود دیده شود. از نظر وجودشناسی متنی، این اهمیت دارد که به هویت های چندگانه متن در فرهنگ توجه شود. تحلیل متنیت فرهنگ، توجه به توصیف های تکمیلی و تعریف هویت های مختلف را اقتضا می کند. در کنار هویت متنی، همچنین هویت های بینامتنی، فرامتنی، گفتمانی و بیناگفتمانی، و آن هویت هایی که همزمان وجود دارند، مهم اند.
در ارتباط با پیشرفت فناوری در محیط فرهنگی و رشد تنوع در گونه های متن، نیاز به تحلیل گفتمانی و بیناگفتمانی متن نیز نمی تواند از تجربه جدید فرهنگ منفک باشد. متن های کلاسیک وادار شده اند تا با شرایط فرهنگی – فناوری جدید انطباق یابند و مطالعه وجود آنها در فرهنگ معاصر ما مستلزم بهبود روش های تحلیل تطبیقی است. به منظور حفظ پیوستگی فرهنگ و نگاه داشتن فرهنگ کلاسیک در پیوند با امروز، عمل فهم متن های فرهنگی باید هم از حیث سطح عمومی – نظری، و هم از حیث سطح تجربی (به ویژه آموزشی) بهبود یابد.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *