کشتار عام

ژان پل سارتر

ترجمه مصطفی رحیمی

معادل فرانسوی کلمه کشتار عام سابقا وجود نداشت. یکی از حقوقدانان بنام «لمکن» این کلمه را در سالهای میان دو جنگ جهانگیر وضع کرد. اما موضوع کشتار همچون بشریت کهنه است، و تاکنون هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که نظام اجتماعیش ارتکاب این جنایت را مانع شده باشد. پس هر کشتاری محصول تاریخ است و داغ جامعه ای را که کشتار زادۀ آنست با خود دارد. کشتاری که ما باید در باره اش داوری کنیم محصول بزرگترین نیروهای سرمایه داری جهان معاصر است تحت چنین عنوانی است که باید در شناختن آن کوشید. به عبارت دیگر تحت این عنوان که کشتار مورد بحث، هم مبین زیر بنای اقتصادی بزرگترین نیروهای سرمایه داری دوران ماست و هم مبین هدفهای سیاسی این نیرو، و نیز معرف تضادهای وضع کنونی جهان.
بخصوص ما باید بکوشیم تا قصد کشتار را در جنگی که حکومت امریکا بر ضد ویتنام به راه انداخته است در یابیم.
ماده ۲ کنوانسیون ۱۹۴۸ در حقیقت کشتار را براساس قصد کشتار تعریف می کند. این کنوانسیون بطور ضمنی به وقایعی کاملا تازه اشاره می کند: هیتلر با تصمیم قبلی قصد خود را مبنی بر ریشه کنی یهودیان اعلام کرده بود. هیتلر کشتار را وسیله ای سیاسی میدانست و نیت خود را پنهان نمی کرد. به عقیده او یهودی می بایست نابود شود، از هر جا و از هر دیار که باشد، نه بدین سبب که سلاح به دست گرفته و در نهضت مقاومت شرکت جسته است، بلکه بدین سبب که اصلا یهودی است. البته حکومت آمریکا نیت خود را آشکارا اعلام نکرده است، و حتی مدعی است که به مدد متفقان خود، مردم ویتنام جنوبی، شتافته و در آنجا مورد تجاوز کمونیست های شمال قرار گرفته است. آیا ما می توانیم با مطالعه وقایع جاری این نیت را که به سکوت بر گزار شده، بطور عینی، کشف کنیم؟ و آیا خواهیم توانست بر مبنای این آزمون بگوئیم که نیروهای مسلح آمریکا مردم ویتنام را در خاک ویتنام می کشند، تنها بدین سبب که این مردم ویتنامی هستند؟ این نکته ای است که پس از ذکر تاریخچه کوتاهی بدان خواهیم رسید.

 

ادامه مطلب

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *