فرگه، ویتگنشتاین و استدلال زبان خصوصی

دکتر سروش دباغ
رضا مثمر

یکی از مهم ترین موضوع هایی که ویتگنشتاین در پژوهش های فلسفی بدان پرداخته است، مسئله زبان خصوصی است. بنا بر نظر وی کاربر زبان از آن جهت که کاربر زبان است، نمی تواند اندیشه ها، احساس ها و عواطف خود را به زبانی یکسره خصوصی و فردی بیان کند. واژه ها و جمله ها معنایی خصوصی ندارند. برهان زبان خصوصی ویتگنشتاین بر تمایز «صحیح – آنچه صحیح به نظر می آید»، استوار است.
از سوی دیگر فرگه در مقاله اندیشه به سود عینیت معنا استدلال می کند. به نظر وی در بحث از مفهوم «معنا» همواره باید تمایز اندیشه از تصور را پیش چشم داشت. تصور امری کاملا خصوصی و ذهنی، و با تصویر ذهنی در پیوند است، حال آنکه اندیشه، عمومی، عینی و مرتبط با معناست
ویتگنشتاین در صورتبندی استدلال زبان خصوصی اش از تلقی فرگه از معنا تأثیر پیرفته است و با این حال، از هستی شناسی افلاطونی فرگه بر کنار بوده است.
در این مقاله نخست مستقیما به شرح استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین خواهیم پرداخت و استدلال را از طریق استدلال تبعیت از قاعده، به عنوان کلید اصلی فهم استدلال زبان خصوصی، صورتبندی خواهیم کرد. در مرحله بعد استدلال زبان خصوصی را در پرتو تبیین واقع گرایانه از معنا تعبیر خواهیم کرد. در گام سوم، مقاله به شرح برداشت واقع گرایانه فرگه از معنا می پردازد. در نهایت، استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین را با قرائت فرگه ایی از معنا مقایسه خواهیم کرد.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *