مقایسه استعاره ادبی و استعاره سینمایی

با شواهدی از شعر فارسی

دکتر زهرا حیاتی

فرایند اقتباس ادبی در سینمای داستانگو بر سابقه است و بسیاری از منتقدان سینمایی به مقایسه فیلم اقتباسی با منبع ادبی پرداخته اند. نمونه این پژوهشها در تحقیقات دانشگاهی ایران نیز انجام شده است. در دهه اخیر برخی محققان این موضوع را با یک نگاه ماقبلی پی گرفته اند؛ یعنی پیش از اینکه اثر به فیلم تبدیل شود، قابلیتهای تبدیل آن را به فیلم موضوع تحقیق قرار داده اند.
با اتخاذ این رویکرد می توان کارکرد سینمایی استعاره در تصویر های شعر فارسی را باز جست. بلاغت سنتی با تبعیت از دیدگاه ارسطویی، استعاره را کلمه ای می داند که بر اساس رابطه مشابهت به جای کلمه دیگری می نشیند. این تعریف که به واژه، و در نهایت، به جمله نظر دارد، با تعریفهای پس از آن که از دیدگاه رمانتیک افلاطونی بر آمده اند، تفاوت دارد؛ زیرا از دیدگاههای اخیر استعاره با کل زبان رابطه ای سازمند دارد و زاییده تخیل فعالی است که باید معنایی را از یک شیء به یک شیء دیگر انتقال دهد.
با توسعه این دیدگاه در قرن بیستم و صورتبندی دقیق آن در بافته های زبانشناسان ساختگرا، استعاره اصلا فرایندی است که در زبان محقق می شود و نه تنها عامل انتقال معنا، که آفریننده معناست، آن هم از طریق ایجاد کنش و واکنش میان دو امر که امر سوم را ایجاد می کند. بر هم سنجی استعاره ادبی با استعاره سینمایی بر اساس دیدگاه کلاسیک ارسطویی دشوار است؛ زیرا از این دیدگاه استعاره بر واژه استوار است و واژه بنیان رسانه کلامی است که ذاتا با رسانه سمعی- بصری سینما متفاوت است.

 

ادامه مطلب

  > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *