فمینیسم و پسامدرنیته:

جدایی های گمراه کننده ناشی از تقابل مدرنیته و پسامدرنیته

یوانا هاج

ترجمه فرزان سجودی

تأکید پسامدرنیته بر کاهش ناپذیری برخی منافع و بر نیاز به مصرف کننده پذیر بودن ساختارهای فرهنگی، بی تردید یک واکنش صریح فمینیستی را برمی انگیزد. در این مقاله به سؤالاتی خواهم پرداخت که گرایک اون در مقاله ی خود در مجموعه ی فرهنگ پسامدرن مطرح کرده است: آیا پسامدرنیته به گونه ای خاص پذیرای منافع زنان و ادعاهای فمینیستی است؟ بحث زیر در سه بخش مطرح می شود؛ در بخش نخست، تمایز بین مدرنیته و پسامدرنیته را مطرح می کنم و رابطه ی بین این دو یا آن چیزی را که به اصطلاح نقاط عطف مدرنیته و پسامدرنیته نامیده اند نشان خواهم داد.

از آنجا که پسامدرنیته معمولاً همراه با پساساختارگرایی هویت می یابد و شناخته می شود، در بخش نخست به ارتباط بین این تمایزها و طرح پساساختارگرایی نیز خواهم پرداخت.

 

ادامه مطلب

 

 

  > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *