پرفرمنس آرت، واژه ای خاص از هنر

 

نازنین زند

در این مقاله سعی بر آن شده که به مهمترین جنبش پست مدرنیسم، “پرفرمنس آرت” بپردازیم که وجه مشخصه ی آن ساختارشکنی در وجود نمایش های سنتی است. ساختارشکنی جنبشی در نقد و فلسفه است که با نوشته های “ژاک دریدا”، فیلسوف و نظریه پرداز معروف پست مدرنیسم آغاز شد و بسیار مورد استفاده ی نظریه پردازان پرفرمنس آرت قرار گرفت. هسته ی مرکزی پرفرمنس از هنگامی که ساختارشکنی به عنوان نشانه ای از یک تفکر سیاسی بر ضد زیبایی شناسی متداول به هنر راه یافت و به انتقاد از فرهنگ مادی، عینی و نهادهای اجتماعی پرداخت، شکل گرفت. این ساختارشکنی بدین معنی است که ما دیگر شاهد آن دسته از نمایش هایی نیستیم که دارای طرح و پایان ثابت هستند، بلکه در این نوع نمایش ها، همه چیز فی البداهه و از پیش تعیین نشده است. تماشاگر فقط نظاره گر نمایش نیست بلکه خود نیز به نوعی در نمایش دخیل است و بازیگر، هم تماشاگر بازی خود و هم نمایش دیگران است، از این رو می توان گفت هم تماشاگر و هم بازیگر با هم یکی می شوند و این موضوع برای هر دوی آن ها غافلگیر کننده است.

در این مقاله به بررسی آن بخش از پرفرمنس که در رابطه با تئاتر و نمایش قرار دارد و پرداخته ایم که حتی در این مورد خاص نیز می توان آن را به دو گونه متفاوت تقسیم کرد: …

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *