تئاتر و وجود

هانی گوییه

ترجمه: مازیار مهیمنی

این پرسشی است فلسفی، اگر فلسفه را تأملی بدانیم در باب نخستین اصول چیزها و ماهیت شان …

سطور بالا آغاز کننده ی پیشگفتاری هستند که حکم درآمد کتاب حاضر و کتاب پیشین ما را دارد.

وجود متأخر است بر ماهیت.

اینجا نیز همان پژوهش پیشین را ادامه می دهیم. به بیان بسیار دقیق، این پژوهش همان مسیری را دنبال می کند که در کتاب جوهره در تئاتر فصل مقولات دراماتیک و مقولات زیباشناختی مشخص شده بود.

فلسفه ی تئاتر، پس از کوشش در بیانِ چیستی این هنر، آن را چنان که هست می نگرد: نه بدان عنوان که این پدیده تئاتر نام دارد، بل از این جهت که مثلاً تئاتر تراژیک است یا دراماتیک؛ تئاتر کمیک است یا پری وار؛ باری این صفات معرف چیزی هستند که بر صحنه روی می دهد، همان چیزی که وجود تئاتر و وجود در تئاتر را محتمل می سازد.

بالطبع، اگر تئاتر این صور گونه گون را به خود می گیرد، از آن روست که صور یاد شده، تنها شیوه های تئاتریِ وجود داشتن نیستند: مطالعه ی آنها توجیه کننده ی تصویر مضاعفی است که صحنه و دنیا را هم زمان به هم نزدیک و از هم دور می کند….

 

ادامه مطلب:

تئاتر و وجود (۱)

تئاتر و وجود (۲)

  > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *