تأثیر اسطوره بر ساحت تمدن

حسن معتمدی

 

مقدمه: به زعم نظریه پردازان تکامل و انسان شناسان در میلیون ها میلیون ها سال پیش یعنی زمانی که همه چیزاز ستارگان و منظومه شمسی گرفته تا آسمان وزمین، از جنگل ها و دریا ها گرفته تا حیوانات ریزو درشت دردامان طبیعت ویا در اعماق اقیانوس ها ،حیواناتی نزدیک به انسان ها به نام (نخستین ها)یا به زبان تخصصی انسان شناسان(Primates )  برروی زمین ظاهرگشتند وبدین گونه سرآغاز جدیدی برای جهان رغم زدند .

از همان زمان ها ذغدغه نخستین ها ، همان دغدغه انسان های امروزی بود. همواره دل مشغولی های اصلی او (چگونه هم سو شدن) با طبیعت یکی از چالش های بدویان در ازمنه های دور بوده است.

به عبارت دیگرهمزیستی با آب درمواقع طغیان های دریاها وموج های خروشان، کنار آمدن با باد برای درامان ماندن از طوفانها های خانمان برانداز و گرد باد های سهمگین،استفاده از خاک برای ساخت وساز خانه و کاشانه و همچنین استفاده از آتش، برای گرم نگه داشتن اجاق خانه و مراقبت خویش از ساعقه های آتش زا ،چالش های نیاکانی بشر بوده است.

اما چرخه به اصطلاح تکامل، نخستین ها را  به یک قدم جلوتر پیش برد و عصر نخستین خانواده انسان کنونی یعنی استرالوپیتکوس با نام علمی (Australopithecus) در حدود پنج و نیم میلیون سال پیش از میلاد نمونه به روز شده ی نخستین های گذشته بود.

نکته جالب در این بین این است که شجره نامه انسان در همان بدو آفرینش چنین رقم خورده است که انسان دیروز و انسان امروز،در یک موضوع اتفاق نظر دارند و تمامی  سعی و تلاش دیرینیان و امروزیان ، دراین بوده است که چگونه میتوان به زندگی سرو سامانی بخشید تا نیاز ها و حوایج مادی را بر طرف ساخت و هم دل مشغولیها و نیاز های روحی را مرهمی به نام خوشبختی زد.

از این رو انسان برخلاف سایر حیوانات توانایی استراتژی سازگاری و تطابق با طبیعت پیرامون خویش را دارد….

 

ادامه مطلب

  > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *