تأملی بر ادبیات تطبیقی در قرن بیست و یکم

سوزان باسنت

ترجمه مسیح ذکاوت

مقاله حاضر دورنمایی از جهت گیری و موقعیت ادبیات تطبیقی را در سده بیست و یکم به دست می دهد. درآمدی است به یکی از رویکردهای اخیر نقد ادبی، یعنی مطالعات استعماری و پسااستعماری. افزون بر این، مطالعات نیم کره ی جنوبی و پسااستعماری و مطالعات ترجمه را به عنوان دو رویکرد اصلی در ادبیات تطبیقی نوین معرفی می کند.

در عین حال، به بررسی شباهت ها و تفاوت های نظرات خود و اسپیواک نیز می پردازد. هر دو پژوهشگر در مورد تحول شگرف مفهوم ادبیات تطبیقی و لزوم گسترش حیطه ی مطالعات در این حوزه به فراتر از بنیاد اروپامحورِ سنتی آن اتفاق نظر دارند.

امّا با سنت در موضوع پژوهش و تأکید آن با اسپیواک موافق نیست. او معتقد است که پژوهشگران اروپایی نباید قانون ادبی خود را یکسره به فراموشی بسپارند.

همچنین، علاوه بر مسائل سیاسی، بر جنبه های زیباشناختیِ پژوهش های ادبی نیز اصرار می ورزند. نویسنده ی موضوعِ اصلی پژوهش های تطبیقی را مطالعه درباره تاریخ ادبیات – یعنی مطالعه ی تاریخی درباره ی پیشینه ی دریافت و پذیرش متن در طول زمان – می داند؛ و بر پرهیز از تجویزگرایی در ادبیات تطبیقی تأکید می کند.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *