بررسی نقش بنیادی ادراک حسی در تولید معنا

دکتر حمیدرضا شعیری

با گذر از نظام مطالعات زبانی مبتنی بر ساخت گرایی که تقابل گراست و همچنین پشت سر گذاشتن نظام روایی مطالعات معنایی که برنامه گرا می باشد و تولید معنا را تابع نظامی منطقی می داند، مسأله رجوع به سرچشمه های ادراک حسی دخیل در تولید معنا مطرح می گردد که هدف آن در نظر گرفتن نوعی هستی شناسی تولیدات زبانی است. چنین هستی شناسی سبب می گردد تا جریان تولید معنا با شرایط حسی – ادراکی گره بخورد و دیدگاهی پدیدارشناختی در تولیدات زبانی مطرح گردد که پیش شرط هایی غیرزبانی را برای تولید معنا قائل است. از جمله ی این پیش شرط ها در نظر گرفتن مرکز یا پایگاهی است که از آنجا همه ی جریانات اصلی دخیل در تولیدات زبانی هدایت شوند. این مرکز یا پایگاه حسی – ادراکی خود ایجاد کننده ی نوعی «حضور» است که براساس آن فضایی تنشی شکل می گیرد که از دو ویژگی مهم گستره ای و فشاره ای برخوردار است. یعنی این که هم دامنه ی حضور در آن می تواند از صفر تا بی نهایت در نوسان باشد و هم اینکه شدت حضور در آن می تواند از کم رنگترین تا پررنگترین متغیر باشد.

همین امر سبب می گردد تا ما با لایه های متفاوتی از حضور مواجه باشیم که در یک ادراک حسی که ما در این مقاله به بررسی شرایط شکل گیری و ابعاد آنها خواهیم پرداخت سبب می گردند تا جریان تولید معنا به جریانی سیال و غیر کلیشه ای تبدیل گردد.

برای روشن شدن هرچه بهتر موضوع با ارائه ی شعری از سهراب سپهری نشان خواهیم داد چگونه فضای تنشی در گفتمان ادبی منجر به بروز معنای سیال می گردد.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *