گفتاری درباب اندیشۀ لیبرال

مراد فرهادپور

… لیبرال دموکراسی نام سیاسی کل مدرنیته است. هر چیزی که از انقلاب فرانسه به این سو اتفاق افتاده، از رشد و جنگ و ابداع و تخریب، همه در این مفهوم می گنجد. از هگل و مارکس و اشمیت و راسل و هایک و فوکو و مدرنیست ها و پست مدرن ها همه در این بحث می گنجند. اگر بخواهیم دقیقا تکه های لیبرال دموکراسی را باز کنیم، به کل پروژه مدرنیته می رسیم
بحث بر سر این است که مارکس نشان داد این پروژه همراه با پروژه سلطه یک طبقه خاص به نام «بورژوازی» و شکل گیری یک شیوه تولید خاص است که اتفاقا خود مارکس بسیار مشتاقانه و در «مانیفست کمونیسم» حتی کودکانه، از سویه های ابداع گرایانه و نوآورانه آن ستایش می کند. اگر بخواهیم بخش مارکسیستی را از این قضیه جدا کنیم باید گفت، بله یک طبقه جدید آمده است. همچنان که به اعتقاد هگل با این پروژه جدید بود که دولت معنایی اخلاقی پیدا کرد. تا قبل از آن دولت ابزار چند شاه و فئودال و حاکم بود تا توی سر بقیه بزنند و حکومت کنند….

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *