مهندسی نورماتیویته در معرفت شناسی کواین

زهرا قزلباش
مهدی ذاکری
حسن مهرنیا

یکی از مشکلات جدی «معرفت شناسی طبیعی شده» در فلسفه کواین، مسئله «نورماتیویته» است. نورماتیویته، تجویزی برای باور صادق موجّه و در پی معقولیت و توجیه شناخت است. در معرفت شناسی سنتی، نورماتیوهای شناخت بر اساس مبناگرایی عقلی یا تجربی مشخص شده اند، اما کواین با تأکید بر استقرا و نظریه تکامل داروین با چالشی جدی درباره نورماتیویته مواجه می شود و در پاسخ به انتقادها، معرفت شناسی طبیعی شده را نوعی «مهندسی نورماتیو» و «تکنولوژی جست و جوی صدق» یا پیش بینی صحیح معرفی می کند. وانگهی ابهام در معنای مورد نظر کواین از واژگان مهندسی و تکنولوژی، به این چالش دامن می زند، با بررسی آرای کواین در این زمینه، می توان فهمید که نورماتیویته در مقام کنترل فرضیه ها در مراحل ابتدایی، موارد ابطال پذیر علم را آشکار ساخته، به جای متن به حاشیه علم می پردازد، در حالی که نورماتیویته سنتی در متن شناخت کاربرد داشت. علاوه بر این، کواین با اصلاح تجربه گرایی سنتی و چرخش از آن به طبیعت گرایی، خود اصل تجربه گرایی را که می گوید: «چیزی در ذهن نیست که قبلا در حس نبوده باشد»، به عنوان مهم ترین نورماتیو علم معرفی کرده، آن را جدا کنندۀ علم از غیر علم بر می شمارد. این اصل در کنار نورماتیوهایی از قبیل سادگی، محافظه کاری و کلیّت فرضیه ها را در مرحله کشف علم بررسی می کنند؛ اما شرایط صدق آنها کار خود علم است و نورماتیویته گواین برخلاف نوع سنتی نقشی در توجیه علم ندارد.

 

ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *