بررسی ساختاری اسطوره

نوشته کلود لوی استروس

ترجمه دکتر بهار مختاریان – فضل الله پاکزاد

به رغم تلاس های اخیر برای از سرگیری دین پژوهی، چنان است که گویی مردمشناسی در بیست سال گذشته بیش از پیش از این حوزه دوری جسته است. در همین گیرودار، خاصه به سبب روی برتافتن مردمشناسان متخصص از ادیان ابتدایی، غیرمتخصصانی از رشته های دیگر فرصت را غنیمت شمرده، زمینی را که ما بی حاصلش انگاشته و از آن روی گردانیده بودیم، به ملک طلق خویش بدل کردند. گویی از آن پس دورنمای پژوهش علمی دین از دو سوی لطمه خورده است.

تبیین این وضعیت را کمابیش می باید در این واقعیت جست که پژوهش مردمشناسی ادیان را کسانی چون تیلور، فریزی، و دورکهایم که جهت گیری روان شناختی داشتند، آغاز کردند؛ گرچه وضعیت آنان به گونه ای نبود که همراه پیشرفت پژوهشها و نظریه های روانشناختی گام برگیرند. هم از این رو، دیری نپایید که تفاسیر آنها با منسوخ شدن رهیافت قدیمی روانشناسی که شالوده ی نظریات آنان بود باطل گشت. تردیدی نیست که آنان در دقت و تمرکز بر فرآیندهای فکری محقّ بودند اما شیوه ای که در بررسی این فرآیندها اختیار کرده بودند چندان خاماندیشانه بود که به کلی اسباب بی اعتباری تفاسیر آنان را فراهم می ساخت.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *