جولیان یانگ

ترجمه مازیار اسلامی

نخستین کتاب نیچه، تولد تراژدی در ۱۸۷۲، یعنی درست همان سالی انتشار یافت که نخستین خشت های بنای جشنواره ی تئاتر در بایروت چیده شدند. به لحاظ سیاسی و عاطفی این کتاب همچون بحث اساسی بعدی او درباره ی هنر، یعنی رشار واگنر در بایروت (۱۸۷۶)، تحت تأثیر شخصیت واگنر نوشته شده است. اگر چه این کتاب تنها درباره ی واگنر نیست (کسی که نیچه در این دوره از او به عنوان استاد یاد می کند) امّا به هر حال اثری تبلیغاتی به نمایندگی از آرمان واگنری است (اگر جوهره ی بحث به غایت پیچیده ی کتاب را خلاصه کنیم به اصول زیر دست می یابیم: «ما به راه حلی برای پوچی و دردآور بودن زندگی نیازمندیم. یونانیان چنین راه حلی را در هنر تراژدی نویسان بزرگشان یافتند. تنها امید ما برای یافتن راه حل – با در نظر گرفتن نامقبول بودن مسیحیت در دوران جدید – احیای مجدد چنین هنری در آثار موسیقی – نمایشی واگنر است.»)

افکار نیچه تنها معطوف به آرمان واگنری شده بود و او پیش و پس از انتشار تولد تراژدی قصد داشت کرسی استادی در بازل را به منظور شناخت تئاتر در بایروت رها کند…

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *