فرار از وضعیت آچمز

دکتر سید جواد میری

شاید مقایسه ای بین دو واحد سیاسی ایران و سوئد
که ممکن است در نگاه اول هیچ ربطی به هم نداشته
باشند، در رسیدن به پاسخ، به ما کمک کند.

سوئد

در سال های ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۳ دچار یک قحطی بزرگ
می شود و بسیاری از سوئدی هایی که امروز در آمریکا و
انگلیس زندگی می کنند در زمان همین قحطی، دست
به مهاجرت قطعی زده اند.

جامعه ایران هم در همان سالها تجارب مشابهی دارد. اما یک تفاوت وجود دارد؛
با اینکه سوئد در سال های زیادی مهاجرفرست بوده،
از سال ۱۹۵۰ تا امروز، دولت و حاکمیت این کشور،
سیاست های توسعه را به شکلی بسیار متعهدانه دنبال
کرده اند؛ درحالی که در ایران، سیاست های توسعه
شکست خورده و بعد از جنگ، ما نسبت به مفهوم
توسعه و این ایده که ایران باید توسعه کامل پیدا
کند یا نه، دچار سردرگمی های بیشماری شده ایم.
و همین باعث می شود که سوژه ایرانی به این نتیجه
برسد که عاملیتی ندارد و هیچ چشم اندازی برای توسعه
کشور پیش رویش گسترده نیست. ایجاد اشتغال،
توسعه فضاهای زیستی انسان ایرانی و… تحت تأثیر
سیاست های غیرتوسعه ای، مختل شده است؛ پس
لاجرم مهاجرت را به ماندن در این وضعیت ترجیح
می دهد.

 

 

ادامه ی مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *