از غرب زدگی تا توسعه نیافتگی: از فلسفه تا روشنفکری «سنجشی درون ماندگار»
دکتر محمد تقی طباطبائی
فکر دکتر رضا داوری اردکانی، حرکت و گذاری دارد که متعلق آن روشن نشده است. موضوع اصلی این مقاله توجه به این گذار، روشن سازی منطق درونی آن و سپس پرداختن به چالش های درونی اش است. ازین رو نخست به اثبات وجود این گذار پرداخته و سپس در حرکت تفسیری تلاش می شود تا به چیستی این گذار و منطق آن توجه شود. هدف آن است تا روشن شود، بر آمدن مفهوم توسعه نیافتگی – مفهوم بنیادین در نوشته های متأخر دکتر داوری – به نحو مضر در فهم ایشان از چگونگی بیرون شدن از وضع “غرب زدگی” – مفهوم بنیادین در نوشته های متقدم – نهفته بوده است و حرکت فکری ایشان بیش از آن که بر اساس مفهوم گسست فهم شود بهتر است با مفهوم گذار و جابه جایی سطح بحث، فهم شود. با این گذار، بحث از سطح فلسفی به سطح روشنفکرانه جابه جا می شود و پرسش اصلی نیز از چیست و چگونگی نسبت ما با غرب به پرسش از چگونگی چیرگی بر دشواری های راه تجدد تغییر می یابد. در این جاست که باز به نوبه خود پرسش های جدید سربر می آورند. این پرسش های نوپدید، به جای آن که پرسش هایی از چرایی این گذار باشند، پرسش هایی از خود طرح غرب زدگی و صورت بندی مفهوم آن هستند. با طرح این پرسش ها نیاز ضروری ما برای بازگشت دوباره از روشنفکری به فلسفه و بازاندیشی خود «طرح غرب زدگی» هم چون فهمی خاص از نسبت من و جز-من، آشکار می شود.
> > > >