رمان تاریخی
نوشته: ریچارد کارول
ترجمه و تنظیم: صادق علاماتی
داستان تاریخی، با تعریفی، ترکیبی از تقابل های ظاهری است که در ذهن بسیاری از مورخان سنتی، قابل تلفیق نمی باشد. با این حال، نگرش در روشی که ما از تاریخ دریافت می کنیم در حال تغییر است و رمان تاریخی در خط مقدم، دخالت کردن گذشته تا جایی که به زندگی عموم مردم مربوط است. او نیز وجهه ی عمومی ژانر بدان معنی است که داستان تاریخی ادامه عرصه ای از تناقض و جدال در زمینه ادبیات و تاریخ نگاری بوده است. ماریادل بر کاردی، ادعا می کند که شهرت رمان تاریخی “نیاز به یک رویکرد علمی به ژانر” را به پیش می برد. در همان زمان، خوزه دی پیرولا: در توصیف بعدی نظریه رمان تاریخی خود، استدلال می کند که منتقدان در درگیر شدن با ماهیت ژانر نادیده گرفته شده اند، و آن را در حوزه پژوهش محدود، دشوار کرده است استدلال فراگیری که پدید آمده این است که اصالت، انتقادی به فرم سنتی رمان تاریخی است که صحت جزئیات تاریخی مهم می باشد، گرچه نویسنده می بایست انتظارات خوانندگان این ژانر را برآورده کند و به موجب آن، میثاق مولف / خواننده در نظر گرفته شود. تعبیر رابطه بین تاریخ و داستان را در ادبیات روایی تجزیه و تحلیل می کند خصوصا، در رمان تاریخی، با تمرکز بر عدم قطعیت انتقادی که هم در مطالعات تاریخ نگارانه و هم در داستان تاریخی با برجاست. دوگانگی واقعیت / داستان در مطالعات داستان تاریخی، و نقش این دو تقابل با فرض این که در تصویر سازی تاریخ نقش آفرینی می کنند را به بحث می گذارد.