به نام خداوند گردان سپهر
کتمان نمی شود کرد که سالی که گذشت بیشترین توجه ما به امور مادی و اقتصادی بود؛ و نتوانستیم آنطور که پیش بینی کرده بودیم کارهای اجرایی سایت را به انجام برسانیم.
و بعید است سال آینده هم بی نصیب از اثرات این سال باشد. با این حال، به یاری خدا ایمان داریم و سعی می کنیم با مباحثی از فلسفه علوم اجتماعی و هنر همراه و میزبان شما باشیم.
از همراهی های شما سپاسگزاریم.
حامد درودیان، مدیر اجرایی
نمی دانم چطور می توان باز هم دل بست به بهاری دیگر
و امید داشت که این بار با خود بوی خوش آرامش و صلح بیاورد
و به مردمان این سرزمین ها بباوراند که:
موهبتی است عقل
بیش از این بی خردی جایز نیست
نو شوید
دیگرگون شوید
و خود را بسپارید به هرچه زیبایی
و بفهمید که از چه رو رسم روزگارتان را به هم زده اید
و آنگاه با دستان خالی
بسازید آنچه باید.
باید ساخت. باید ساخت…
و من امروز که نگاه می کنم نمی دانم چطور توانستیم یک سال دیگر را هم پشت سر بگذاریم
و ناامید نشویم از اینکه می خواستیم بسازیم و چندان که می خواستیم نشد.
اکنون بار دیگر آرزویم شکوفایی و بالندگیِ نهال اندیشه و زیبایی است
توان آفرینش اندیشۀ زیبا و دست هایی توانا برای کار انتشار زیبااندیشی در این جمع
جمع شما خوبان
که به موهبت «نظریه های علوم انسانی» باور دارید.
معصومه بوذری، سردبیر
نوروز و تقدیر مدبرانه
نوروز “نقطه عطف” است اما این مفهوم به چه معناست؟ “نقطه عطف” به زمانی اطلاق میشود که در “آن” یک تغییر کلیدی در موقعیت اتفاق میافتد، به ویژه زمانی که نتایج مثمرثمری با خود بهمراه دارد. اما این تعریف چه معنایی دارد؟ این یعنی اینکه نوروز “امکان تغییر” را در افق طبیعت نوید میدهد ولی برای انسان این امکان تغییر چه امکانی را ایجاد میکند؟ به نظرم نوروز اگر نقطه عطف ملحوظ گردد آنگاه پیامدش “امکان تفسیر” خواهد بود و هر امکان تفسیری مقدمات تغییر را فراهم میکند.
به عبارت دیگر، نو-روز یعنی “عصر نوینی” در حال رقم خوردن است و ما باید با تولد این عصر نوین مناسبات نوین خود را مورد “تفسیری نوین” قرار دهیم. اما آیا “ما” توشه و توان کافی برای تغییر را داریم؟ این پرسش سترگی است که اهل نظر سالهاست در ایران به آن انذار دادهاند ولی هنوز اراده معطوف به تغییر در افق نمایان نشده است ولی نباید غافل از این مطلب شد که تغییرات بزرگ همواره از “درون” (ارادی) در تاریخ رخ ندادهاند بل از “بیرون” (قهری) بر سر انسانها و جوامع و تمدنها آوار گشتهاند.
نوروز امسال آبستن حوادث بزرگی نه فقط برای جامعه ایرانی بل منطقه و جهان میباشد و در پس این حوادث امکانهای بیشماری در آفاق ظهور خواهند کرد ولی تا چه پایه ارادی یا قهری خواهند بود بستگی به این دارد که عقلای جامعه بتوانند نقشه راهِ مدبرانهای را تدبیر کنند تا در آستانه “شب قدر” تقدیر زیباتری برای فردای ما رقم بخورد انشاءالله.
سیدجواد میری، مدیر بخش علوم اجتماعی
تا دلت تابع دلم باشد
به توان بردهام خیالت را
قدر مطلق گرفتهام از خود
تا دهم پاسخ سوالت را
بین سینوس عشق و منفی غم
نقطهی عطف خواهشم صفر است
مثل اعداد ثابتم اما
اوج طغیان و سازشم صفر است
در تفاسیر گنگ مجهولات
به تساوی رسیده احساسم
اشکمان از غم است یا شادی!؟
من به این احتمال حساسم
عشق ما بازی ریاضی شد
صفر تا صد پر از ضریب خیال
ضرب لبخندهای بی تکرار
جمع آغوشهای کم اقبال
جذر باید گرفت از اندوه
در سراشیب محور دنیا
حجم ایثار را محاسبه کرد
با عددهای مبهم و گویا
شاید از مشتق توابع دل
یک تقارن غزل به بار آید
یک تقارن که با قرینهی قهر
توی این زندگی بهکار آید
منیژه پورعلی