دورکیم و اخلاق
دکتر سارا شریعتی
مساله اخلاق ظاهرا به یکی از مهم ترین مسائل جامعه ایران بدل شده است.
چند سالی است که با طرح این مبحث مواجهیم و جدل در خصوص این که آیا جامعه ما با بحران اخلاقی مواجه است یا خیر، همچنان ادامه دارد.
سال گذشته در خیابان های تهران این شعار دیده میشد: تهران، شهر اخلاق! بارها از زبان سخنرانان بسیاری شنیده ام که فرق ما و غربی ها در تاکید ما بر اخلاق و “بی بند و باری اخلاقی” آنهاست.
روشنفکران ما هم، هر گاه در مقام داوری برمی آیند، بر ضرورت رعایت اخلاق علمی تاکید می کنند، و البته هر وقت هم که طرف دعوا قرار می گیرند، این اخلاق دست و پا گیر را منسوخ اعلام می کنند.
این بحث در مطبوعات نیز انعکاس یافته و چند ماهی است که دانشجویان هم در آن مشارکت کرده اند که حاصلش برگزاری این سلسله سخنرانی هاست.
در همین بحثها شنیدم که جامعه شناسی نیز می تواند در این ماجرا سهیم باشد و مشارکت کند و خواندم که “دورکیم نیز مباحثی در این خصوص دارد و البته این مباحث چندان به کار ما نمی آید.
این جمله دلیل شرکت من در این جلسه و بحث پیرامون دورکیم و اخلاق بود، با این هدف که اولا نشان دهم اخلاق در جامعه شناسی دورکیم و در نتیجه در جامعه شناسی جایگاهی محوری دارد و این جایگاه برای ما چندان شناخته شده نیست و دوم این که مباحث وی می تواند بسیار به کارمان بیاید.
در نتیجه بحث خود را در دو قسمت عرضه می کنم؛ پس از یادآوری چند نکته، به دلیل حجم مباحث دورکیم در خصوص اخلاق و پرهیز از طولانی شدن مطلب، تنها نسبت اخلاق و دین در اندیشه دورکیم را مورد توجه قرار خواهم داد و البته باز هم به دلیل حجم مباحث دورکیم و ملاحظه من تاکید خود را مشخصا بر تنها متن دورکیم که در این باب به فارسی ترجمه شده، یعنی دترمینیسم اخلاقی و همچنین مناظره ای خواهم گذاشت که دورکیم در ۱۹۰۹، بین چهار سال پس از تصویب قانون لاییسیته در فرانسه و سه سال قبل از انتشار صور بنیانی، انجام داده است و تحت عنوان بحثی در باب مبانی دینی یا لائیک اخلاق، انتشار یافته است.