رهیافتی نو در مسئلۀ معنای زندگی در نظرگاه کرکگور

عاطفه مروی

امیرعباس علیزمانی

جستار حاضر پژوهشی است در حد توان دربارۀ جست‌وجوی معنای زندگی از دیدگاه کرکگور. پرسش معنای زندگی در عصر وی به‌طور آشکار مطرح نبوده است، ولی آثارش سرشارند از نظرهایی که دست به دست هم، معنای زندگی را می‌سازند. کرکگور نواندیشی دینی و فیلسوفی وجودی‌نگر محسوب می‌شود، بنابراین آرای وی معطوف به انسان و ویژگی‌های وجودی آن شکل می‌گیرد. زندگی نیز فرایندی است که انسان آن را طی می‌کند و در فلسفۀ وجودی، نه به‌عنوان یک مفهوم انتزاعی، بلکه به‌منزلۀ واقعیتی انضمامی (که احوال، افعال و افکار زینده آن را می‌سازد) لحاظ می‌شود. از این‌رو معنای زندگی در نسبتی برابر با معنای زینده یعنی انسان قرار می‌گیرد و مؤلفه‌های درون‌مایۀ معنای زندگی، متناظر با ویژگی‌های وجودی انسان رقم می‌خورد. این ویژگی‌های وجودی عبارتند از صیرورت، فردانیت، تناقض، رنج، عشق، هراس و نومیدی. کیفیت تحقق این ویژگی‌ها و در نتیجه معنایی که در زندگی پیدا می‌کنند، در کنار هم معنای زندگی را رقم می‌زند. هرچه این مؤلفه‌ها از معنای ارزنده‌تر و شایسته‌تری برخوردار باشند، به همان نسبت زندگی فرد معنادار خواهد بود. نکتۀ دیگر آنکه از نظر کرکگور مؤلفه‌های وجودی همه به یک منظور در انسان گرد آمده‌اند و آن «انسان اصیل» شدن یا «خود شدن» است. به این‌ترتیب معنای زندگی نزد وی در گرو تحقق بخشیدن به خود اصیل انسانی است و این امر مستلزم تحقق ویژگی‌های وجودی انسان در معنای اصیلشان خواهد بود.

 

ادامه مطلب

 

 

منبع: https://jpht.ut.ac.ir/article_59284.html > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *