سیاست زبانی
دکتر ناصر فکوهی
زبان یکی از مهمترین عناصر هویتی است که باید به شدت آن را ارج گذاشت. مردم و ملتی که زبانی یا زبانهای خاص خود نداشته باشند در واقع وجود خارجی ندارند و فرهنگ خود را از دست میدهند. برای ما از این لحاظ رسالت بزرگی وجود دارد زیرا در کشور ما سه گروه از زبانها در کنار هم وجود دارند: نخست زبانهای باستانی که امروز دیگر زنده نیستند، یعنی گویشوری ندارند، اما به صورت گستره بزرگی از میراث فرهنگی از کتیبهها و نقوش برجسته گرفته، تا آثار مکتوب برای ما باقی ماندهاند. دوم زبان ملی ما یعنی فارسی است که نه تنها نقش رابطی میان همه ایرانیان را بر عهده دارد بلکه عامل اصلی رابطه ما با جهان نیز به شمار میآید. فراموش نکنیم که همانطور که گفتم فارسی جزو ۱۵ زبان اصلی دنیا است با بیش از صد میلیون گویشور. امروز موتورهای جستجو، برنامه اینترنتی و حتی شبکههای تلویزیونی و رادیویی گوناگون در جهان تلاش میکنند که فارسی را به عنوان یکی از زبانهای خود تعریف کنند و این از جمله به دلیل اهمیت این زبان و اهمیت فرهنگ ایران درسطح جهانی است. و سرانجام گروه سوم زبانهای محلی و قومی ما هستند (که گاه زبانهای بینالمللی و ملی سایر کشورها نیز هستند) که ما وظیفه داریم آنها را تقویت و زمینههای پیشرفت و گسترش آنها را فراهم کنیم. اما هر سه گروه از زبانها که باید برای حفظ و شناخت و استفاده هر چه بیشتر از آنها تلاش کرد باید با یکدیگر و با زبانهای جهانی و زبان های سایر فرهنگها هماهنگ شوند. این چیزی است که به آن میتوان سیاست فرهنگی در حوزه زبان نام داد. یک فرهنگ برای آنکه بتواند از خود محافظت کند ودر سطح درونی و بیرونی پایدار و شکوفا باشد و بماند لزوما باید سیاستی زبانی داشته باشد. این چیزی است که ما کمتر به آن توجه داشتهایم. از یک سو، خودباختگی ما در برابر زبانهای بین المللی که ممکن است صرفا به صورت مقطعی در این موقعیت قرار داشته باشند (نظیر انگلیسی) بسیار زباد بوده است به صورتی که اکثر اندیشمندان و نویسندگان ما تصور میکنند اگر به زبان انگلیسی چیزی بنویسند اهمیت بسیار بالاتری دارند تا به زبان فارسی و بسیاری از دانشگاهیان ما مثلا در کشورهای اروپایی وآمریکا اصولا در فارسی نوشتن ناتوانند در حالی که خود را متخصص ایران معرفی میکنند و این کاملا غیرقابل قبول است. زبان فارسی برای آنکه بتواند زنده بماند و شکوفا شود نیاز بدان دارد که در سطح علمی به کار گرفته شود و البته این تضادی با حضور در زبانهای دیگر ندارد اما باید سیاستهای خود را در این زمینه روشن کنیم : نگاه کنید به سیاستهای فرانسه در این زمینه که اندیشمندان آن به هیچ عنوان حاضر نشدند زبان خود را به سود انگلیسی کنار بگذارند و امروز حضوری بسیار پر رنگ در عرصه بینالمللی دارند و آثار فرانسوی به صورت گسترده به وسیله مترجمان انگلیسی به این زبان ترجمه میشود.
منبع: