عوامل مؤثر در تأویل متن
دکتر فرهاد ساسانی
نشانه شناسی توانسته است به شکلی کمابیش یکسان، زبان و هنر – از هر مقوله ای و به ویژه سینما – را بررسی کند. ساختگرایی از زبان شناسی به هنر و سینما راه یافته است.
برخی از نشانه شناسان سینما ساختار فیلم را همچون ساختار نوشتار تقطیع می کنند؛ مثلاً قاب را معادل واژه یا تکواژ، نما را معادل جمله، صحنه را معادل پاراگراف، و سکانس را معادل فصل می گیرند. در این جستار خواهیم دید که فهم، تأویل، تفسیر و تعبیر و خوانش زبانی را می توان به هنر بسط داد: در این میان سینما ویژگی خاصی دارد؛ چون هم دارای متن زبانی – گفت و گو و تک گویی – است و هم دارای متن هنری، یعنی تصویر و موسیقی. امّا چنانچه خواهیم فرآیند فهم و تأویل فیلم و سینما همان فرآیند فرهم و تأویل زبانی است. از این رو، بحث نظری این جستار، اساساً مبتنی بر بحث زبانی خواهد بود و در نتیجه گیری، به مواردی از قضاوت، ترجمه، تفکر و درک هنری و نیز سینما اشاره خواهد شد؛ زیرا چنان که ذکر شد سینما آمیزه ای از زبان و هنر است.
فهمیدن، گونه ای شناختن است؛ پس از رویارویی با یک متن یا گفتار می توان با آن دو گونه برخورد کرد. یک گونه برخورد، تبیین آن متن یا گفتار به عنوان یک پدیده است. در روش تبیین، ارتباطی را که پدیده از آن ها ناشی شده است، با قواعد مربوط توضیح می دهند و معلوم می کنند که این پدیده چگونه واقع شده است. برخورد دیگر، تفسیر آن متن یا گفتار، و فهمیدن آن است….
ادامه مطلب > > > >