فرم در تاریخ زیبایی شناسی
و. تاتارکیه ویچ
ترجمه کیوان دوستخواه
کمتر اصطلاحی را می توان یافت که به اندازه ی “فرم” دوام یافته باشد، این اصطلاح از زمان رومی ها تاکنون به کار رفته است، و کمتر اصطلاح تا این حد بین المللی است؛ واژه ی لاتینی forma به بسیاری از زبان های امروزین راه یافته است؛ در زبان های ایتالیایی و اسپانیایی و لهستانی و روسی، به همان صورت به کار می رود؛ و در زبان های دیگر با اندکی تغییر همراه است. اما این واژه ی همان قدر که دوام زیادی داشته، ابهام فراوانی نیز دارد. واژه لاتینی forma، از همان ابتدا جایگزین دو کلمه یونانی morphe و eidos شده است؛ کلمه morpha را بیشتر به فرم های مشهود اطلاق می کردند؛ و eidos را در مورد فرم های ذهنی (مفهومی) به کار می بردند.
این میراث دوگانه تا حد زیادی در گوناگونی معانی “فرم” مؤثر بوده است.
متضادهای فراوانی که برای واژه ی “فرم” به کار می برند (نظیر محتوا، ماده، عنصر، دستمایه – موضوع) نشان دهنده معانی متعددی است که این واژه داراست. اگر “محتوا” را متضاد “فرم” در نظر بگیریم، فرم به معنای نمود بیرونی و یا سبک خواهد بود، اگر “ماده” را متضاد فرم بگیریم، فرم به معنای ریخت و شکل خواهد بود. اگر “عنصر” متضاد فرم باشد، فرم به معنای نظم و ترتیب و آرایش اجزاء خواهد بود. تاریخ زیبایی شناسی دست کم پنج معنای متفاوت برای واژه فرم مشخص می کند؛ که همه این معانی برای درک صحیح هنر اهمیت دارند.
> > > >