فقدان کالبد معنایی مدرنیته در سینمای ایران

در گفتگو با رامین جهانبگلو

 

 کتاب ماه هنر؛ مهر و آبان ۱۳۸۳

کتاب ماه هتر: آقای جهانبگلو، معمولا هنگام بحث از فرهنگ بلافاصله به سراغ جامعه و علم چگونگی تغییرات آن یعنی جامعه شناسی می روند. منظورمان این است که فرهنگ شناسی را به جامعه شنایی موکول می کنند. با توجه به نظریه های گوناگونی که در جامعه شناسی مطرح است، می توان خصوصیات مختلفی از فرهنگ را مورد توجه قرار داد. در علم جامعه شناسی هنگامی که از عناصر سازنده ی فرهنگ صحبت می کنند، به زبان و ادبیات، دین اسطوره و همچنین هتر اشاره می کنند. حال اگر بحث از هنر را هم ذبل جامعه شناسی مطرح کنیم آن وقت هنر یکی از نهادهای اجتماعی در کنار سایر نهادها مانند حکومت، اقتصاد و … می شود. با توجه به اینکه هنر یکی از عناصر اصلی و سازنده ی فرهنگ است، جوامعی که فرهنگ های متفاوتی دارند خواه ناخواه جایگاه هنر نیز در آنها متفاوت خواهد بود.

در واقع نمی خواهیم هنر را صرفا در قلمرو جامعه شناسی بررسی کنیم بلکه می خواهیم آن را در حوزه ی فرهنگ قرار بدهیم. هنر فرهنگی ویژگی هایی دارد که هنرش هم تابع همان ویژگی هاست چنان که سینما را هم به عنوان زیرمجموعه ای از انواع رشته های هنر در آن فرهنگ بررسی کنیم، آن هم تابعی از همان ویژگی ها خواهد بود، نظر شما چیست؟

رامین جهانبگلو: خوب باید از اینجا شروع کرد که وقتی فرهنگ را معنا کنیم، فرهنگ عبارت است از معیارها، هنجارها و بینش هایی که در یک جامعه تولید و از یک نسل به نسل دیگر منتقل می شود. با شناسایی و مطالعه ی آن معیارها و هنجارها می توانیم بگوییم که بینش اجتماعی یک جامعه چیست. افراد آن جامعه طبق آن فرهنگ متعلق به آن جامعه می شوند؛ …

 

ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *