لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمان

 

ضمیمه:

تزهایی درباره فویرباخ

 

نویسندگان: فریدریش انگلس و کارل مارکس

 

پیشگفتار:

کارل مارکس در پیشگفتار اثر خود موسوم به “درباره انتقاد از علم اقتصاد” چاپ برلین ۱۸۵۹، حکایت می کند که چگونه ما در سال ۱۸۴۵ در بروکسل تصمیم گرفتیم “مشترکاً نظریات خودمان”، – یعنی استنباط مادی تاریخ را که به طور عمده بوسیله مارکس “ساخته و پرداخته شده بود – به مثابه نقطه مقابل نظریات ایدئولوژیک فلسفه آلمان تنظیم نماییم و در ماهیت امر حساب خود را با وجدان فلسفی گذشته خویش تصفیه کنیم. این تصمیم به صورت انتقاد از فلسفه مابعد هگل عملی شد. مدتها بود که دستنویس – به حجم دو جلد ضخیم و به قطع خشتی – به محل طبع یعنی وستفالی فرستاده شده بود که ما را مطلع ساختند تغییراتی که در اوضاع رخ داده طبع کتاب را محال می سازد. ما با رضای خاطر دستنویس را به انتقاد جونده موشها رها کردیم زیرا هدف عمده ما – که روشن ساختن مطلب برای خودمان بود – حاصل آمده بود”…

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *