هنر دینی و هنر در خدمت دین از منظر زیبایی شناسی و فلسفه هنر
دکتر محمدرضا بهشتی
بسم الله الرحمن الرحیم. بحثی را که بنده به ذهنم رسید می خواهم چند دقیقه ای کوتاه که در اختیارم هست ارائه کنم و خیلی مزاحم وقت دوستان هم نشوم پرسشی بود درباره هنر دینی آن هم از منظر زیبایی شناسی کانتی. تکیه ام را روی بحث زیبایی شناسی و فلسفی هنر کانت قرار خواهم داد و از آن منظر هست که پرسشی را طرح خواهم کرد که مفهومی به نام هنر دینی و مفهومی به عنوان هنر در خدمت دین با هم مترادف هستند یا نه؟ و کدامیک از اینها بر این مبنا می تواند دارای مفهوم قابل قبولی باشد.
در مورد پیوند دین و هنر شاید از قدیم الایام یا از همان زمانی که حیات دینی صورت تحقق اجتماعی را به خودش گرفته ما با پیوند میان دین و هنر روبه رو هستیم و افت و خیزهای زیادی را هم این پیوند طی کرده است. از یک طرف رابطه هنر و دین گاهی به اندازه ای در هم آمیخته و در یکدیگر ذوب شده اند که ما با چیزی به نام هنر قدسی – هنر دینی – روبه رو هستیم و در تاریخی که پشت سر داریم – تاریخ فرهنگ ها، در مواردی هم این پیوند به اندازه ای بیانگر فاصله میان این دو بوده است که به یک نوع رویارویی و تقابل میان هنر و دین منجر شده و فرهنگ بخصوص در فرهنگ مغرب زمین از عهد رنسانس به بعد گرایشی به جانب فاصله گرفتن میان این دو و تعیین حدود و قلمرو برای هر کدام از اینها را با آن روبه رو هستیم.
حتی در دورانی که پیوندها پیوندهای نزدیک تری هم هست در مواردی در پیش از این دوران هم ما مواجه هستیم با یک نوع رویارو قرار گرفتن این دو حوزه بشری.
ادامه مطلب > > > >