فاطمه ابرار پایدار
پست مدرنیسم از خرابههای دوره مدرنیسم در دهه ۷۰.م. در قرن بیستم، سر بیرون میآورد و نظامها و ساختارهای دوره مدرنیسم را در هم میشکند. پست مدرنیسم بر خلاف مدرنیسم که خود را در قالبها و تعاریف محدود میکرد از هر نوع مرزبندی و تعریف گریزان است. بنابراین مرز بین زشت و زیبا را از میان برمیدارد و به ستیز با نخبه گرایی برمیخیزد. دراین دوره ساختار شکنی وارد همه حیطههای هنری از جمله تئاتر میشود و تحولاتی شگرف و عمیق در این عرصه ایجاد میکند.
تئاتر پست مدرن متاثر از اندیشهها و نظریات آنتونن آرتو و دو سبک فوتوریسم و دادائیسم میباشد. در این دوره کلام و متن محوری که توسط آنتونن آرتو نکوهش شده بود، جایگاه سابق خود را از دست میدهد. در حقیقت زبان از کارکرد اصلی خود که پیام رسانی است، دور میشود و بیشتر برای فضاسازی مورد استفاده قرار میگیرد. در این دوره عناصری چون نور، صدا، رنگ، طراحی صحنه، لباس و موسیقی برجسته و دارای اهمیت ویژ های میشوند. تماشاگران منفعل دوره مدرنیسم در این دوره دارای نقشی فعال و موثر در پیشبرد اجرا هستند. طرح داستانی در دوره پست مدرن کمرنگ میشود. کاراکتر و شخصیتپردازی نیز نفی میگردد. پرفورمنس و تئاتر محیطی از زیر مجموعههای تئاتر پست مدرن هستند. در پرفورمنس تاکید اصلی بر بدن اجرا گر است و تئاتر محیطی رویکردی آیینی به تئاتر دارد و هر دو پیشتاز در امر ساختار شکنی وکسب تجربههای نو و خلاق میباشند.
ادامه مطلب > > > >