مفهوم فرهنگ در علوم اجتماعی
دنی کوش
ترجمه فریدون وحیدا
انتشارات سروش، ۱۳۸۱
پیشگفتار مترجم
تاکنون از فرهنگ تعاریفی متعدد و کم و بیش مشابه ارائه شده است. تایلور، فرهنگ را در معنی “دانش، عقاید، هنرها، اخلاق، رسوم و سایر یافته های اجتماعی انسان” به کار می برد و مالینوفسکی آن را شامل “فرهنگ مادی، ارزشها، هنجارها و رفتارهای واقعی” می دانست در حالی که رادکلیف براون بر این عقیده بود که فرهنگ “شکل های استاندارد شده رفتار، افکار و احساسات” اعضای جامعه است…
از جنگ دوم جهانی به این سوی، یعنی در دوره ای که در آن زندگی می کنیم، حرکتی در جهت خلاف آنچه در دوران استعمار جریان داشت آغاز شده است: مهاجرت مردم مستعمرات قبلی به کشورهای صنعتی، این مهاجرت بیشتر به منظور فرار از فقر و دیگر دشواریهای زندگی و به امید دستیابی به کار و درآمدی صورت می گیرد که در کشورهای فقرزده مهاجران، چندان امکان پذیر نیست و فرهنگ هایی را که در کنار یکدیگر و در تماس با فرهنگ کشور میزبان قرار می دهد غالباً با یکدیگر بسیار متفاوت اند…
ادامه مطلب > > > >