چرا و چگونه زبانها می میرند؟
دکتر یحیی مدرسی
حسن بشیرنژاد
اکنون جامعه شناسان زبان بر این عقیده اند که زبان ها نوعی موجودات زنده هستند که یک چرخه زندگی قابل پیش بینی را از تولد، طفولیت، بلوغ و سپس زوال تدریجی و مرگ پشت سر می گذارند. از طرف دیگر، عصر حاضر، بدون شک، عصر تغییرات وسیع، تحولات سریع و پویایی مفرط است. آثار چنین تحولات ناگهانی در تغییر مداوم تکنولوژی، فرهنگ مادی، اکوسیستم ها و حتی ارزش های اخلاقی ما قابل مشاهده است. یک مشخصه ی بارز این تحولات، زبان هایی هستند که دیگر کسی با آنها تکلم نمی کند. این پدیده – مرگ زبان – و عوامل و شرایطی که به آن دامن می زنند، موضوع مقاله حاضر است.
تغییر زبان، انقراض و حذف زبان، اصطلاحات معادل مرگ زبان هستند. اچسون (۱۹۹۵: ۱۹۷ و ۱۹۸) از “خودکشی زبان” و ” قتل زبان” سخن می گوید که هر دو نوعی مرگ زبان هستند.
متخصصان زبان طبقه بندی هایی را برای مراحل خطر پذیری زبان ها در نظر می گیرند. یکی از این تقسیم بندی ها، تقسیم بندی ارایه شده توسط گرایمز (۲۰۰۲: ۸) می باشد:
۱- زبانهای در معرض خطر شدید
۲- زبانهای در معرض خطر جدی
۳- زبانهای در معرض خطر
۴- زبانهای رو به زوال
۵- زبانهای پایدار امّا در معرض خطر
۶- زبانهای سالم