علی شریعتی و بومی سازی علوم
علی علی اصغری صدری
دکتر سید جواد میری
علی شریعتی از اندیشمندان تأثیرگذار جامعه معاصر ایران است . یکی از دغدغه های
شریعتی، عقب ماندگی جامعه ایران در زمینه تمدن بود . عدم پیشرفت علمی یکی از
مؤلفه های این عقب ماندگی است؛ امری که جامعه ما چه در زمان شریعتی و چه اکنون با
غربیان فاصله دارد.
از سوی دیگر، شریعتی دغدغه ایمان، اعتقاد و ایدئولوژی را نیز داشت. او به اصول دین
اسلام اعتقاد داشت و می کوشید در تحلیل هایش از باورهای مذهب تخطّینکند. البته، مذهبی
که او می فهمید، با مذهب سنتی رایج متفاوت بود؛ ضمن اینکه پیشرفت و تمدنی که او آن را
مطلوب می دانست، با تجدد ظاهریِ متعارف فرقمی کرد. به تعبیر خودش، روشنفکران او را
متحجر و مذهبی می خوانند و روحانیان او را متجدد و غیرمذهبی می پندارند . در این میان،
اگر در یک دسته بندی کلی (البته ناقص) مذهب را میراث جامعه خود بدانیم و علم را
سوغات تمدن غرب، باید دید شریعتی چه موضعی را در برابر این دو مقوله اتخاذمیکند. ما
در این نوشته می کوشیم تا نشاندهیم شریعتی به دنبال مدلی بومی شده از علم است تا جامعه
ما را به پیشرفت حقیقی برساند و معایب علم وارداتی غربی را نیز نداشته باشد.
علم بومی معنای گسترده ای دارد. این گستره معنایی از علمی که به درد جامعه می خورد
و به مسائل جامعه خودمان می پردازد، آغازمی شود و تا رویکردهای حداکثری به علم دینی
ادامهمی یابد. البته، بسیاری از اندیشمندان جامعه ما که وارثان فکری شریعتی تلقیمی شوند
امکان علم دینی را نفی می کنند. بنابراین، نخست باید ببینیم شریعتی چرا به دنبال مدلی
بومی از علم است؟ دیگر اینکه، در میان مدل های بومی در چه جایگاهی قرار می گیرد؟ به
عبارت دیگر، باید دید شریعتی به کدام معنا از علم بومی طرفداری می کند.