”آنتیگون“ و دریازنان (دزدان دریائی)
اولین پییه
برگردان منوچهر مرزبانیان
سر و کله گردنکشان و نافرمانان از نو پیدا می شود. در سینما، در انتشارات … و در میدان عمل. اینها بر واقعیتی پذیرفته همگان می تازند تا یا پرده از دروغ نهفته در آن بردارند و یا لحظه مسرت بخشی را فراهم آورند. اما اگرتصویر دریازن دوباره رویا برانگیز است، شوریدن اش علیه قانون کدام پیام را می پراکند ؟
در عصر ”رمانتیسم“، سرکشان. غوغایی به پا کرده بودند. ”لرد بایرون“ شاعر ”کشتی دریازنان “ (۱۸۱۴) ستاره ای شده بود. او چهره ای از دریازن، آماده کشتار و پذیرای عشق را ترسیم و تحمیل می کرد، که بر نسلی از جوانان درسخواندهٔ سرخورده از آرمان حیات جمعی اثر کرده بود. ”ویکتور هوگو“، با خلق نمایشنامه ”هرنانی“ (۱۸۳۰)، که قهرمان نجیبزاده مطرودش، سرکرده دار و دسته تبهکاری شده که سخت به دنبالش میگشتند، هیجانی برانگیخته و احساساتی را به جوش آورده بود. ”فرانسوا ویدوک“ (۱۸۵۷ ـ ۱۷۷۵)، که او را در قالب شخصیت ”ووترن“ در چندین اثر ”اونوره دو بالزاک“ باز مییابیم، نه به دلیل رئیس پلیس شدنش فریبنده است، بلکه از آنرو که پیش از آن ــ درست مانند ”ژان وال ژان“ در رمان ”بینوایان“ ــ زندانی محکوم به کار اجباری بوده. این شیفتگی را در موفقیت حیرت انگیز ”پیر ـ فرانسوا لاسنر“، (۱۸۳۶ ـ ۱۸۰۳)قاتلی اصیل، آراسته و دوستدار نویسندگی باز می یابیم، که اعلام میدارد میخواسته «به ساختار اجتماع ضربه زند». ”شارل بودلر“ او را چون «یکی از قهرمانان زندگی مدرن» می ستود …
همین شیفتگی، اما آشکارا با غلظت کمتری، به شخصیت ”روبر ماکر“، قاتل ـ سارق ـ کلاه برداری که”بنژامن آنتیه“ به خیال پرورده، هم وجود داشت که ”فردریک لومتر“ بازیگر، در تقلیدی هزل آمیز از ارزشهای بورژوازی درامهای سوزناک باز میآفرید و تماشاگران را از خنده رودهبُر میکرد: «کشتن خبرچینها و ژاندارمها، جلوی احساسات را نمی گیرد» …شخصیت ٰ”ماکر“ آفریده ”لومتر“ را که می توان با تمجیدی که فیلم «کودکان بهشت» از او کرده تصور کرد، دور نبود که مانند دیگر برادران قانون گریزش در سال های دهه ۱۸۲۰ تا ۱۸۴۰، بدرخشد، یعنی دورانی که نقش انقلابی دوگانه برآن خورده بود، انقلابی ابتدا پیروزمند و سپس مصادره شده. بدینگونه، گسترده تر از آن شبح مطرودانی بر بخش بزرگی از قرن نوزدهم سایه انداخته یود که هرچند قواعد جامعه محکومشان میگرد اما در عین حال صاحب دانشی غریب بودند، دانش حاشیه نشینان، و نیز حامل امید دگرگونی جامعه ای که در آن میزیستند….
منبع: انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropologyandculture.com/fa/ > > > >