از کارکردگرایی تا بسترگرایی: بازسازی گفتگوی دریفوس و پاتنم

محمدحسین محمد علی خلج

دکتر محمدتقی طباطبایی

 

در ۱۹۶۰ پاتنم در مقاله “اذهان و ماشین ها” بر پایه قیاس میان ذهن و ماشین تورینگ نگرشی نو به ذهن به نام کارکردگرایی را پی ریزی نمود. یک دهه پس از آن دریفوس براساس تفسیرش از پدیدارشناسی مرلوپونتی و هیدگر کارکردگرایی پاتنم را نقد کرد. دریفوس نشان داد که نمی توان ذهن را به مثابه ماشینی تورینگ به شمار آورد که با بهره گیری از قواعدی صوری کار می کند و ورودی و خروجی هایش عناصری فارغ از بستر هستند. دو دهه بعد پاتنم بر پایه شکست کارنپ در صوری سازی استقرا، چرخش به سوی کل گرایی و خارجیت گرایی معناشناختی خودش از نگرش کارکردگرایانه – محاسبه گرایانه در فلسفه ذهن دست کشید و به نگرشی خارجیت گرا بستر گرایانه روی آورد. نقدی که پاتنم بر پایه آن کار کردگرایی را از ریشه نادرست دانسته بود همان نقدی بود که دریفوس سال ها پیش بر وی وارد آورده بود. در این مقاله گفتگوی نقادانه میان دریفوس و پاتنم بازسازی می شود و بر پایه آن نشان داده می شود که فیزیکالیسم به مثابه نظریه ای در باب ذهن نادرست است و به جای آن “سوژه ای در جهان” الگوی مناسبی را برای ذهن فراهم می آورد.

 

ادامه مطلب

 

شرح تصویر: ماشین تورینگ (https://www.wired.com/2014/11/imitation-game-building-christopher/)

  > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *