اسلامی سازی علوم یونانی:
مطالعه مورد دریافت ابن سینا از مابعدالطبیعه ارسطو
مصطفی زالی
در اعصار طلایی تمدن اسلامی، در مواجهۀ مسلمانان با علوم یونانی، گونه ای معرفت اسلامی به وجود آمد. یکی از موضوعاتی که امروزه، در زمینۀ علوم انسانی غربی و اسلامی سازی علم، اهمیت فوق العاده ای دارد، بازخوانی این تجربه و چگونگی پیدایش معرفت اسلامی است. در پاسخ به این پرسش که «علم اسلامی چگونه ممکن است؟» رجوع به این پیشینه به رهیافتی نو می انجامد. یکی از تجربه های ماندگار و وفق مسلمانان که تا به امروز نیز، به عنوان سنتی دیرپا تداوم یافته، فلسفه اسلامی است. از سوی دیگر، می توان ابن سینا را چهرۀ برجسته و فلسفی تمدن اسلامی در قرون طلایی تمدن مسلمانان دانست. مروری بر نظام فلسفی او می تواند تحول دریافت مسلمانان از فلسفه یونانی و نوآوری ایشان را در این فلسفه نشان دهد. در نظام فلسفی ابن سینا، از سویی با مفاهیم جدید و از سوی دیگر، با تغییر در معنای مفاهیم سنتی مواجه ایم که خود، نشانۀ ظهور پارادایمی جدید است. علت فاعلی، به عنوان علت ایجادی، حدوث ذاتی به عنوان مناط احتیاج به علت و نیز تفکیک میان وجود و ماهیت در ممکنات، از جمله مفاهیم کلیدی در نظام حکمت اوست. این مفاهیم در قیاس با فلسفه ارسطو، مفاهیمی جدید به شمار می رود. در این مقاله، برخی مفاهیم جدید در نظام حکمت سینوی را مرور می کنیم؛ سپس نشان خواهیم داد که ابن سینا با شناخت فلسفۀ یونانی کوشیده است نظام حکمی جدیدی بنیان نهد. این نظام جدید، ریشه در باورهای دینی دارد و جعل مفاهیم و تصرف در مفاهیم سنتی، بدون وجود نگاهی دینی میسر نبوده است. درواقع، این سینا مادۀ تفلسف خویش را از عالم یونانی اخذ می کند؛ وی با نبوغ خاص خویش، فلسفۀ یونانی را در بستر آموزه های دینی بازتفسیر کرده و به آن، صورتی دینی می بخشد که از آن، به فلسفۀ اسلامی تعبیر می کنند.
> > > >