واکاوی اسطوره ی ضحاک

حمیدرضا نگهبان 

چکیده مطالعه و شناخت اساطیر ملی، از آن جهت که تاریخ رشد تمدن و فرهنگ یک مرز و بوم را باز می شناسد. اهمیت بسیار دارد. اسطوره ی ضحاک و نظایر آن در فرهنگ اساطیر ایران، همچون صندونجه ای، آرمان ها، تخیلات و امید و آرزوها و بادهای تلخ و شیرین و فضا پای متضاد را در خود جای داده است که انطباق بسیاری از آنها در هر عصری از اعصار، می تواند متفاوت باشد. سیمای ضحاک در شاهنامه با آنچه در متون اوستایی آمده دارای تفاوت هایی است و اژدهای سه پوزه و سه سر و شش چشم و هزار نیرنگ به پادشاهی ستمگر و عرب تبار، با مارهای بر رسته از دو کتف تغییر یافته است. شباهت هایی میان اسطوره ی ضحاک با اساطیر مل دیگر، از جمله بونان و سرگذشت پرومته، دیده می شود. هم چنین، گروهی از محققان منشا تاریخی برای اسطورهی ضحاک قائل شده و آن را با جنگ های میان ایرانیان قدیم علیه ستمگری و بیداد و صراحتا به یکی از نهضت های مردمی در دوران کهن نسبت داده اند. توصیف هایی که در برخی متون پهلوی درباره ضحاک آمده . شباهت های بسیاری با سرگذشت دجال دارد و همین امر باعث پیوندهایی میان این دو گشته، چنان که مؤلف تاریخ سیستان ضحاک و دجال را یکی دانسته است.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *