دلالت مصداقی و دلالت مفهومی

قبلا گفتیم که دو نوع دلالت وجود دارد
دلالت درون زبانی یا دلالت مفهومی و دلالت برون زبانی یا دلالت مصداقی
در حال حاضر ما با دو گونه معنی شناسی سرو کار داریم یکی که به نظام معنایی زبان می پردازند و با دلالت های مفهومی سرو کار دارد و دیگری که معنی را با توجه به تجربیات جهان خارج بررسی می کند و با دلالت های مصداقی درگیر است
در این بحث ما به شرح دلالت های مصداقی و دلالت مفهومی خواهیم پرداخت.
همه ی واژه ها به شکلی واحد به مصداق های جهان خارج ارجاع نمی دهند به همین دلیل می توان این واحد های زبان را بر حسب نوع ارجاع به انواع ارجاع و غیر ا رجاعی تقسیم بندی کرد .
برخی از واژه های زبان به مصداق هایی در جهان خارج ارجاع نمی دهند مثلا کلماتی مانند :شاید،اگر،خیلی ،البته و….
این واژه ها دارای معنی هستند و در همنشینی با کلمات دیگر معنای خود را در جمله نشان می دهند اما به مصداقی یا چیزی در جهان خارج ارجاع نمی دهند .
اما واژه هایی مانند این ، آن ،دیروز ،امروز و …
در جهان خارج دارای مصداق هستند .
البته این تقسیم بندی های کاملا قطعی نیستند ممکن است هم دارای مصداقی باشد یا نباشد .
مثلا کتاب را برایش خریدم
کتاب دارای مصداق است
کتاب بهترین دوست انسان است
دارای مصداق نیست
گاهی مواقع هم نمی توان تشخیص داد که کلمه به مصداقی ارجاع دارد یا ندارد .
گاهی اوقات مصداق برای یک کلمه ثابت است و گاهی متغیر
مثلا قرآن کریم یک مصداق ثابت است
سعدی ،حافظ و …مصداق ثابت دارند
اما کتاب ،پنجره ،استادیوم و…مصداق ها متغیری است و می توان سوال کرد
کدام کتاب ؟
کدام پنجره ؟ و هر کتاب یا پنجره ای را در پاسخ گفت
نظریه ی تصویری معنا که نشات گرفته از نظریات اولیه ویتگنشتاین و نظریات اولیه ارسطو و ساختگرایان کلاسیک است مبتنی بر دلالت مصداقی هستند
در این نگرش ها واژگان زبان برای ارجاع به مصداق های جهان خارج به کار خواهند رفت .
از میان کلمات
اسامی خاص ، اسامی عام ، افعال، صفات ، و قید ها به ویژگی های اعمال ارجاع می دهند
این نظریات با چند مشکل رو به رو بودند
گاهی اوقات اسم به علمی ارجاع می دهد و یا فعل به علمی در جهان خارج ارجاع نمی دهد
یا مثلا چندین کلمه متفاوت از لحاظ معنا  به مصداق واحدی ارجاع می دهند
یا واژه های یکسانی به مصداق های متفاوت ارجاع می دهند مثلا
توپ ،شیر و…
پس می توان نتیجه گرفت که معنی در زبان کاملا بر مصداقی در جهان خارج منطبق نیست
در مقابل این نظریه
دلالت مفهومی شکل گرفت که نواقص این نظریه را برطرف می کرد .
در واقع معنی چیزی بیش از ارجاع صرف به جهان خارج است و به دلالت های درون زبانی نیاز دارد که درون زبان است و بازنمودی از ذهن ما در درک معنی است
به این نوع دلالت دلالت مفهومی گفته می‌شود این نوع دلالت در قالب نظام زبان عمل می کند و برای درک آن باید به بررسی مفاهیم در نظام زبان پرداخت  نه جهان خارج
دلالت مفهومی در واقع یک فرآیند است که ارتباط میان لفظ و مفهوم را نشان می دهد
فرگه برای اشاره به تمایز میان دلالت مصداقی و دلالت مفهومی از دو ترکیب
ستاره ی صبح و ستاره ی شب استفاده می کند که هر دو به یک مصداق واحد یعنی سیاره ی زهره ارجاع می دهند ولی برای اهل زبان دو مفهوم متفاوت دارند .
فرگه در زبان انگلیسی دلالت مصداقی را reference و دلالت مفهومی را sense نامیده
دلالت مفهومی سطح تازه ای را میان واژه ها و جهان خارج در مقابل ما قرار می دهد که سطح بازنمود ذهنی نامیده می‌شود.در دلالت مفهومی درک معنی از طریق مفاهیم صورت خواهد گرفت که ذهنی اند و در جهان خارج نمود ندارند .
در دلالت مفهومی نیز مشکلاتی برای درک معنی وجود دارد
چون زبانشناسان و اهل زبان با بازنمود های ذهنی طرف هستند
و بازنمود های ذهنی افراد یکسان و شبیه هم نیست
مثلا مفهومی که ما از کلمات عشق و آزادی ،دروغ و …در ذهن داریم دقیقا همانی است که در ذهن دیگر سخنگویان وجود دارد ؟؟
مسلما خیر چون بازنمود های ذهنی بیشتر جنبه ی فردی دارد .
 می توان گفت معنی شناسان ساختگرا و نئو ساختگرا مخصوصا معنی شناسان  منطقی بر دلالت مصداقی تاکید داشتند و معنی شناسان شناختی بر دلالت مفهومی .
منبع:درآمدی بر معنی شناسی اثر کورش صفوی
کانال مکتب اصالت کلمە
https://t.me/oryanism
اخذ شده از کانال تلگرامی تحلیل گفتمان نشانه شناسی متن
https://t.me/irCDS

> > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *