درآمدی بر نشانه شناسی

دکتر فرزان سجودی

زبانشناسی و بخصوص آموزش های زبانشاس سوییسی، فردینان دو سوسور، تأثیر به سزایی بر نظریه ی ادبی در قرن بیستم داشته است. سوسور معتقد بود که زبانشناسی باید از بررسیِ درزمانیِ زبان، یعنی بررسی چگونگی تحولات تاریخی زبان فراتر رود و به بررسی همزمانی بپردازد؛ یعنی زبان را در حکم نظامی تلقی کند که در یک سطح زمانی عمل می کند.

او زبان را به دو سطح زبان (Language) یعنی آن نظام زیرساختی که ناظر بر کاربرد زبان است و گفتار (Parole) یعنی زبان آنگونه که در واقع و در عمل به کار گرفته می شود تقسیم کرد. بنیاد ساختار زبان آن است که کلمات نشانه هایی اختیاری اند؛ یعنی تقریباً کلیه ی این نشانه ها بر مبنای نوعی قرارد اد تعیین می شوند. پس معنا حاصل ارجاع کلمه به جهان خارج، و یا به افکار یا مفاهیمی نیست که در جهان خارج از زبان وجود دارند؛ بلکه حاصل تمایز بین خود نشانه های زبانی است.

تأکید سوسور بر زبان در حکم یک نظام دلالت، همزمان بود با تحولاتی در نقد صورتگرایانه (فرمالیستی) و افکار و آموزش های سوسور بر طرفداران رویکرد صورتگرایی در ادبیات تأثیر در خور توجهی داشته است.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *