هرمنوتیک و فهم معرفت تاریخی

دکتر سید ابوالفضل رضوی

ماهیت و اهمیت تفسیر در تاریخ، امری که پژوهش های مختلف تاریخی را از هم متمایز کرده و جنبه های نسبی و سیّال بودن دانش تاریخ را نشان می دهد مبحث مهمی است که مورخان را در فهم بیشتر موضوعات تاریخی و مهمتر از آن، در فهم بستر فرآیندی آن یا همانا ساختار متداوم جو.امع انسانی. کمک شایان توجه می کند. به شرط اینکه فرآیند درک و ضبط داده های تاریخی و به اصطلاح مقوله ی “فاکتولوژی” در پژوهش های تاریخی با رعایت شروط علمی برای تمامی پژوشگران عرصه تاریخ یک معنا داشته باشد و بتوان حدود و ثغوری منطقی در جمع آوری داده های موثق تاریخی قایل شد؛ بحث مهمی که تاریخ را از ماهیت آنتولوژیک (نظری) و داده های آن را از دانشی در خدمت انسان و جامعه ممکن می سازد. تفسیر و چگونگی این تفسیر در قالب گفتمانیِ بوم زیست محقق است. بدون تردید همچنان که گردآوری و تنقیذ داده های تاریخی راهکار و رهیافت های خاص خد را دارد فرآیند فهم و چگونگی درک و تفسیر داده های قابل وثوق نیز رهیافت های خاصی می طلبد. اگر فرآیند فهم و تفسیر داده های تاریخی را با دانشی دیرپا و علم نوظهوری که با عنوان “هرمنوتیک” از آن یاد می شود یکی بگیریم. این مقاله در پی آن است که با بررسی لفظ و معنا و سیر تاریخی دانش هرمنوتیک، ارتباط متقابل هرمنوتیک و علم تاریخ و چگونگی رهیافت های هرمنوتیکی در تاریخ را با تکیه بر آرای مشهورترین اندیشمندان هرمنوتیک مورد بحث قرار دهد و تأثیر آن را در معرفت تاریخی به عنوان عمل شناخت و تحلیل کنش های جمعی انسان بررسی کند.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *