چرا در شاهنامه از پادشاهان ماد و هخامنشی ذکری نیست؟
احسان یارشاطر
“تاریخ ملی” ایران به صورتی که در شاهنامه و تواریخ اسلامی مثل طبری و ثعالبی دیده می شود از تاریخ پادشاهان ماد و هخامنشی خالی است. اصولاً از تاریخ مغرب و جنوب ایران پیش از دوره ساسانی، در تاریخ ملّی ایران اثری پیدا نیست. منظور از “تاریخ ملّی” در این مقاله تاریخ ایران است به صورتی که ما ایرانیان از اواخر دوره ی ساسانی تا حدود صد سال قبل، و پیش از رواج تاریخ تحقیقی برای خود قائل بودیم و شامل تاریخ کیانیان و پیشدادیان و فاقد تاریخ ماد و پارس است.
اساس عمده ی تاریخ ملی ایران خداینامه هایی است که در اواخر دوره ساسانی مدوّن گردید. به احتمال قوی خداینامه ی جامعی مشتمل بر تاریخ ایران از آغاز تا پادشاهی خسروپرویز در زمان این پادشاه تدوین شد که بخصوص سیاست و جهان بینی دوران خسرو اول را منعکس می ساخت. به طوری که نلدکه استدلال کرده است آخرین تحریر خداینامه ی پهلوی در زمان یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی صورت گرفت که رشته ی وقایع را تا آخر پادشاهی خسروپرویز دربرداشت.
شاهنامه ی فردوسی و آثار مورخان اسلامی عموماً بر اساس ترجمه های عربی و یا تحریرهای فارسی خداینامه های پهلوی و برخی کتب دیگر دوره ساسانی قرار دارد. هرچند رنگ دینی خداینامه در شاهنامه تغییر کرده است، از حیث حکایت وقایع به کمبود عمده ای در آن نسبت به خداینامه نمی توان قائل شد.
*شرح تصویر: نقش برجسته ی “بهرام اوّل”، در تنگه ی “چوگان” در بیشاپور استان فارس
> > > >