معصومه بوذری

 

“لوکاس: کمدی شکلک ها”، اثر نویسنده ای اسپانیایی است که از چهارده سالگی به امریکا مهاجرت کرده. فلیپه آلفو (Felipe Alfau؛ ۱۹۰۲ بارسلون – ۱۹۹۹ نیویورک)، در سراسر عمر تنها دو رمان نوشته است: “لوکاس: کمدی شکلک ها” (Locos: A Comedy of Gestures)، و کرومز [عکس های رنگی که با چاپ سنگی تهیه می شوند.] (Chromos) و نیز مجموعه ای از قصه های اسپانیولی (Old Tales from Spain)؛ و ترانه های احساساتی (Sentimental Songs)

“لوکاس: کمدی شکلک ها”، که اولین رمان اوست، در سال ۱۹۲۸ به زبان انگلیسی به نگارش درآمده؛ امّا پس از ۸ سال در ۱۹۳۶ بالاخره به چاپ می رسد؛ و پس از ۵۰ سال، همزمان با چاپ دوم، به شهرت. شاید اگر پیش از آن، مورد استقبال بیشتری واقع می شد؛ آلفو به نویسندگی روی می آورد نه مترجمی در بانک های نیویورک. بدین ترتیب، گویا سرگذشت عجیب این کتابِ عجیب، سرنوشت نویسنده اش را نیز تحت الشعاع قرار داده است.

با این حال، باید آلفو را نویسنده ای پست مدرن همچون ناباکوف، جویس و پیراندلو به شمار آورد که در پی طرحی نو و بیانی تازه است: ساختارشکنی، معناگریزی، بی قاعدگی، بینشی شیزوفرنیک، شکاکیت و عدم قطعیت، ابهام و انتزاع، فرم کلاژ، و تکرار و تسلسل؛ سراسر کتاب “لوکاس” (این مجمع دیوانگان) را در بر می گیرد.

تم اصلی داستان های پیچ در پیچ این کتاب “از خود بیگانگی و بی هویتی” است که هم در فرم و هم در محتوا، آلفو بدان پایبند بوده است: هویت متکثر، شکسته و بی مرکز کاراکترهایی که غلبه کرده اند بر نویسنده؛ و کولاژی از داستان هایی مجزا و در عین حال مرتبط، که مخاطب با کنار هم قرار دادن تمامی آنها می تواند کلیّت یک رمان را در ذهن خود بازآفرینی کند؛ هرچند با زمان هایی در هم تنیده و مکان هایی جابجا شده و اشخاصی که هر کدام در هر موقعیت، شخصیتی تازه می شوند؛ و نه تنها باکی ندارند از این نو شدن ها؛ بلکه همه ی هستی شان وابسته به همین تغییرات است.

این اشخاص، یا بهتر بگوییم، این شکلک ها، هر کدام در هر موقعیت، رفتارهای نیک و بدی دارند که یا قابل قبول است یا نه. اینان که از میان همه ی گروه های جامعه برخاسته اند، نمایندگان همه ی جهان اند نه تنها اسپانیا و مستعمره هایش: فیلیپین و کوبا. بلکه برخی از آنان را در چین هم می بینیم: یعنی جایی دور، و آن سوی دنیا. هیچ تفاوتی هم در میان شغل و رفتار خوب و بد نیست. اشخاصی مانند رئیس پلیس، کشیش، پزشک، شاعر، دلال محبت، گدا، راهبه و …؛ که می توانند معلم، قمارباز، قاتل و غیره باشند؛ اینان همه در کنار یکدیگر هستند.

رفتار این شکلک ها، به طور کلی، با نیهیلیسم نیچه، واسازی دریدا، تاریخ جنون و تنبیه و جنسیت و قدرت فوکو، و تقدم وجود بر سرشت هایدگر؛ مطابقت دارد.

امّا شاید بیشترین تفسیر را بر اساس تخطئه ی فراروایت های مدرنیته ی لیوتار  بتوان از این شکلک ها و اعمال و عقایدشان داشت: ناب نبودن امر والا، غلبه ی بازی های زبانی بر یکدیگر بجای صحه گذاشتن بر یک بی عدالتی خاص، انگاره های حقیقی در پس ظاهر زبان، و بی تفاوتی سیاسی و فرهنگی مورد احترام جامعه؛ و در نهایت قرائتی پست مدرنیستی از آنچه که هست و آنچه که این آدم ها – به نمایندگی از بشریت امروز – می خواهند باشند.

 

ادامه مطلب

 

این یادداشت ابتدا در انسان شناسی و فرهنگ منتشر شده است. > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *