فلسفه اسلامی یا فلسفه مسلمانان (۲)

ارزیابی کیفی و کمّی تأثیر فلسفه یونان باستان در فلسفه اسلامی

دکتر حسین غفاری

سلسله مقالات فلسفه اسلامی با فلسفه مسلمانان * متکفل ارائه مباحثی در جهت شناخت و معرفی «ماهیت فلسفه اسلامی است.

از آنجا که شناخت کامل هر پدیده در گرو علم به علل چهارگانه آن، بعنی علل وجودی (فاعلى و غایی) و نیز علل ماهوی (مادی و صوری) آن است. بنابراین معرفت به موضوع مورد نظر نیز مستلزم آگاهی به تمامی ابعاد آن می باشد.

در مقاله نخست از این سلسله به طرح آراء اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان در باره این موضوع پرداخته شد. در آن مقاله با ناموجه شمردن عنوان فلسفه عربی، به تقابل بنیادین دو عنوان فلسفه مسلمانان با فلسفه اسلامی اشاره شد و ضمن برشمردن اجمالى دلایل طرفداران عنوان نخست، با انتخاب عنوان دوم یعنی فلسفه اسلامی به عنوان نظریه مختار، دلائل مثبت در جهت این انتخاب و نیز پاسخگوئی به اشکالات و شبهات طرفداران نظریه اول موکول به ارائه تفصیلی این سلسله مباحث شد.
در این شماره و شماره آیند: (یخواست خدا به بررسی نسبت فلسفه یونان با فلسفه اسلامی پرداخته خواهد شد. این نسبت هم مشتمل بر تناسب کیفی میان این دو فلسفه و هم بر سنجش کمی میزان تأثیر گذاری یکی در دیگری خواهد بود.

و این هر دو نسبت خود بیانگر یکی از حدود وجودی فلسفه اسلامی است، یعنی در راستای شناخت علت فاعلی آن به شرحی که در آینده گفته خواهد آمد. مقاله حاضر به بررسی ماهیت فلسفه یونان، از طریق شناخت شخصیت و تفکر بنیانگذار اصلی این فلسفه یعنی سقراط می پردازد، شخصیتی که بزرگترین فیلسوفان تمامی تاریخ فلسفه بطور على الاطلاق، یعنی افلاطون و ارسطو، هریک به گونه ای ترسیم گر ابعاد معنوی و فکری وی می باشند.

در این مقاله با بررسی شواهد تاریخی موجود که گزارشگر اندیشه و شخصیت سقراط می باشند به اثبات می رسد که «سقراط، پیامبر است».

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *