فلسفه علوم اجتماعی از تحلیلی تا قاره ای

سید مهدی محمدی

قرن هجدهم را در تاریخ فلسفه غرب، عصر روشن فکری می نامند که متفکران شاخص آن (دیدرو، ولتر، روسو، منتسکیو، کندروسه، کانت و …) تحت تأثیر اصول فلسفه ی طبیعی نیوتن قرار گرفتند و بر آن شدند تا با همان مبانی درباره ی زیبایی شناسی، اخلاق، سیاست و … داوری کنند. تدوین دایره المعارف که یکی از نمادهای عصر روشنگری فرانسه شناخته می شود، ابزاری بود برای فراگیر ساختن علم تجربی و آموزه های روشن فکری (عقل گرایی، تجربه گرایی، دنیوی اندیشی، انسان مداری، فردگرایی و …) و جایگزینی آن با باورهای سنتی و دینی اواخر قرن هجدهم عکس العمل شدیدی علیه جریان روشن فکری شروع شد که با وجود ارزشی که برای علم قائل بود، به نواقص این علم و آسیب های فراوان آن برای فرد و جامعه تأکید می کرد. عکس العمل نسبت به جریان روشنفکری در آلمان توسط دو جریان فلاسفه ی ایده آلیسم (فیخته، شلینگ و هگل) و شعرای رمانتیک (لسینگ، نوالیس، هولدرلین) رهبری شد. هایدگر در ادامه ی این جریان، کل فلسفه و علم جدید را محصول نوع خاص مواجهه انسان با جهان معرفی کرد و بیان داشت وقتی انسان برای استفاده از چیزها به آنها روی می آورد، از کلیت آنها غافل می شود و امکان عیان شدن حقیقت اشیا را از آنها سلب می کند هایدگر حقیقت را در رهایی و برقراری در ارتباط درست با اشیا جستجو می کرد.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *