هیدگر و ناسیونال سوسیالیسم
نوشتۀ تام راکمور
ترجمۀ فضل الله پاکزاد
هدف این نوشتار ایفای سهمی در فهم سرشت و مفهوم نازیسم هایدگر است. بحث درباره پیوند هایدگر با ناسیونال سوسیالیسم، که طی چندین دهه به نحوی مغشوش و پراکنده درگرفته بود، اخیرا با انتشار کتاب ویکتور فاریاس با عنوان هایدگر و نازیسم (Heidegger et le Nazisms) و نیز پژوهش هوگو اُت با عنوان مارتین هایدگر، در راه یک زندگینامه (Martin Heidegger . Unterwegs zu einer Biographie) دگرگون شده است. توجه دوباره به موضوع هایدگر و سیاست. از مدتها پیش، دست کم در اروپا و به ویژه در فرانسه، به صورت موضوعی جنجالی کنجکاوی همگان را برانگیخته است. جنجال بی تردید موفقیت آمیز کتاب فارباس به مناظره و جدل پر شر و شوری دامن زده است که در محافل فلسفی کم نظیر است و تاکنون هیاهوی آن از حجت و استدلالش بیشتر بوده است.
گرایش هایدگر به نازیسم به دلایل متعددی بحث انگیز است؛ از جمله: نقش مهم فلسفی او و نفوذ آراء فلسفی و گرایشهای سیاسی او. پر واضح است که هایدگر اندیشمندی سرآمد است. به عقیده برخی برجسته ترین فیلسوف این قرن است، و شاید یکی از معدود فیلسوفان بزرگ و نویسنده مهمترین متون فلسفی پس از پدیدارشناسی هگل است. به هرگونه ای که درباره آراء او بیندیشیم، روشن است که آراء او در اندیشه معاصر به ویژه در فرانسه تأثیری عظیم برجا نهاده است؛ در آنجا هایدگر، به طور روزافزونی، نقش هگل را در مقام خداوندگار اندیشه از آن خود کرده و به اصطلاح، افت فلسفه فرانسوی را فراختر کرده است.
ادامه مطلب > > > >