Category: فلسفه قاره ای

تفسیری از نقد هایدگر بر مبدأ و موضوع پدیدارشناسی استعلایی هوسرل احمد رجبی هایدگر در درس گفتار تمهید برای تاریخ مفهوم زمان، نقدی درونی بر موضوع پدیدارشناسی استعلایی وارد می کند و هوسرل را متهم می سازد که پرسش از نحوۀ خاص وجود افعال روی آورندۀ آگاهی و معنای وجود را به طور کلی فروگذاشته […]

بررسی معنای هستی-خداشناسی در اندیشه هایدگر متأخر هانی اشرفی امیر مازیار مارتین هایدگر در آثار متأخر خود تشریح می کند که متافیزیک به مثابه هستی۔خداشناسی چگونه با توجه صرف به هستندگان آنها را از یک سو به جهت چیستی یا ذات مورد بررسی قرار می دهد و از سوی دیگر به جهت بودگی و قرار […]

زندگی معنادار از منظر هایدگر متقدم حمید امیرچقماقی فلسفه هایدگر اهتمام به پرسش از معنای هستی است و نقطه شروع برای پاسخ به این پرسش، سئوال از هستی خود پرسشگر است. در تفکر هایدگر متقدم دو خصوصیت عمده برای دازاین می توان یافت: اولا،ً یک شخص اساساً یک کنشگر است. شخصیت و جهان جداناپذیرند و […]

بررسی نقد هیدگر درباره مفهوم زمان هگل علی اصغر مصلح حسین رستمی جلیلیان یکی از موارد مواجهه هیدگر با فلسفه هگل، نقد مفهوم زمان اوست. از نظر هیدگر، زمان هگل زمان گذشته، عرفی و متعارف (vlgar) و بازخوانی صرف فیزیک ارسطوست. شارحان متعددی از جمله دریدا، ملابو، ترایورز و دیگران نقدهایی بر این نحوه تفکر […]

تکرار عصر باستان در اوج مدرنیته مصطفی زالی اشتراوس همچون نیچه می خواهد عصر باستان را در اوج مدرنیته تکرار کند، اما به باور اشتراوس نوع نقد نیچه به مدرنیته او را از این مقصود بازداشته است. نیچه آموزه های باستان را به طریقی بیگانه و مبتنی بر اصطلاحات مدرن بازخوانی می کند. اما به […]

تفسیر شوپنهاور بر اصل جهت کافی عبدالله امینی محمد جواد صافیان اصل جهت کافی یکی از اصول بسیار مهم فلسفی است. آرتور شوپنهاور فیلسوف مشهور آلمانی، بر این اصل بسیار تاکید کرد و آن را مدخلی برای ورود به نام فلسفی خویش قرار داد. وی بر آن است تا حدود و شرایط اطلاق این اصل […]

کانت و فلسفه دین دکتر صالح حسن زاده آشنایان با تحولات فکری در غرب مدرن می دانند که انقلاب کپرنیکی کانت در علوم انسانی، جای دین و اخلاق را عوض کرد و به جای اخلاق متکی به دین (روش سنتی) سخن از دین متکی بر اخلاق گفت؛ و این انقلاب، آغاز انسانی شدنِ کل پیکرده […]

حقیقت در اندیشه ی هیدگر مصطفی زالی حقیقت در کنار هستی دو مسأله ی محوری در اندیشه ی هیدگر محسوب می شود. هیدگر با تحلیل پدیدارشناسانه ی حقیقت، حقیقت همچون مطابقت میان ذهن و خارج را به عنوان بنیاد حقیقت طرد کرده و این تفسیر را بر یک معنای اصیل تر، یعنی حقیقت همچون نامستوری […]

مطلق به مثابۀ اندیشۀ خوداندیش: تأملی انتقادی بر تفسیر هگل از فعلیت محض نزد ارسطو دکتر مصطفی زالی یکی از مهم ترین منازعات تفسیری حول فلسفه هگل، تأکید بر وجه مدرن یا کلاسیک اندیشه اوست؛ از یک سو برخی با تأکید بر وامداری هگل به کانت، پروژه او را تکمیل پروژه استعلایی کانت قلمداد می […]

نسبت فرد و جامعه در جامعه ی مدنی هگل مصطفی زالی تلفیق کلیت و جزئیت مدرن وابسته به یک نهاد است: جامعه ی مدنی. هگل پرداخت خود از جامعه ی مدنی را با بیان دو اصل انجام می دهد: اصل نخست تعقیب منافع شخصی است. اصل دوم این است که هر کس منافع شخصی خودش […]