ویژگی های معرفت شناختی هنر به منزله فرم سمبلیک در اندیشه کاسیرر
ناصر ساداتی
مرضیه پیراوی ونک
از مهمترین ابعاد فلسفه کاسیرر، تأکیدی است که وی همچون کانت بر استقلال هنر از علم و اخلاق دارد. کاسیرر برخلاف دیدگاه پوزیتیویستی که می کوشید هنر را به واکنش های روان شناسانه تقلیل دهد، بر بی همتا بودن و بی نظیر بودن هنر تأکید می کند. یکی از ویژگی های فلسفه کاسیرر این است که با نقد صورت های عقلی شناخت و با گسترش شناخت شناسی به حوزه هایی از تجربه که قبلاً در نظریه ی شناخت نادیده گرفته می شدند، توانست به توسعۀ صورت های شناخت کمک نماید.
کاسیرر مجموعه فعالیت های بشر را فرهنگ نامیده، تجزیه و تحلیل این صورت های فرهنگی را برای شناخت انسان ضروری می داند. او هنر را یکی از صورت های انسانی می شمارد. کاسیرر با معرفی هنر به منزله ی یکی از فرم های سمبولیک، تلاش دارد تا نشان دهد که هنر نوع خاصی از معرفت را به ما نشان می دهد، معرفتی که در آن انسان با تأکید بر وجه احساسی و عاطفی به خودآگاهی دست می یابد. ما در این مقاله نشان خواهیم داد که اولاً وجه معرفتی که کاسیرر برای هنر ترسیم می کند قابل حصول با هیچ یک از انواع دیگر اشکال سمبولیک نخواهد بود و ثانیاً تنها در فرم سمبولیک هنر است که انسان به خودآگاهی زیباشناسانه می رسد. در همین راستا و به منظور روشن ساختن مفاهیم مورد اشاره کاسیرر، ابتدا به تبیین مفهوم اصلی اندیشه کاسیرر یعنی “فرم سمبلیک” پرداخته؛ سپس هنر به منزله یکی از صورت های سمبلیک مورد مطالعه قرار می گیرد و در نهایت ویژگی های معرفت شناختی آن مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
ادامه مطلب > > > >