پیرامون “خوانش متن”، “معنا- تصویر”، و “ناخودآگاهی جمعی”

 

معصومه بوذری

برتولت برشت در مطلبی با عنوان “سخنان دراماتورژ درباره تقسیم نقش ها” می گوید: «هنر رئالیستی می رزمد، و البته، علیه تصورات غیررئالیستی. ما نباید فقط توضیح دهیم که واقعیت چگونه است، بلکه باید بیان کنیم که واقعیت واقعاً چگونه است.» در این جمله ی برشت – که خود جای تفسیر بیشتر دارد – واژه ی “تصورات” قابل تأمل است.

تصورات یا تصاویر ذهنی چه زمانی شکل می گیرند؟ تا چه زمانی در حافظه ماندگارند؟ و حامل چه معناهایی هستند؟ آیا می شود به طور آگاهانه این تصاویر را تصحیح کرد؟ و آیا در یک جامعه ی فرهنگی مشترکاتی در «معنا – تصویر»ها وجود دارد؟ اینها برخی سؤالاتی است که برای پاسخ به آنها ابتدا مروری داریم روی چند اصطلاح:

“خوانش متن”، “معنا- تصویر” و “ناخودآگاهیِ جمعی”

فرض این است بپذیریم ذهن ما در طول حیات، مدام در حال پردازش تصویرهایی است برای سپردن به حافظه؛ و نیز این که طی قرن ها، معانی واژگان و برخی جملات حکیمانه، و میراث کهن، چنان تصاویری در ذهن بجا گذاشته اند که به سادگی قابل تردید و پرسشگری و دگرگونی نیستند.

با این حال، در جهان معاصر با نسلی روبرو هستیم که کمتر فرصت توجه و آگاهی از کهن الگوها دارند، و اگر بخواهیم خوانشی از متن نسل امروز ارائه کنیم بهتر است ابتدا سعی کنیم این شکاف نسلی را پر کنیم؛ آن هم در عین درک زمینه های شکل گیری هر متن. یعنی متن را با زمینه هایش در دنیای معاصر در نظر بگیریم و همزمان فاصله ی ذهن خود را با بسیاری از آن مفاهیم و معانی پیشینیان بیشتر کنیم تا بتوانیم آگاهانه نسبت به تصورات پیشین خود مسلط باشیم. بدین ترتیب می توانیم از یک سو آن دسته از تصاویر و معناهایی را که همچنان مؤثر و قابل ماندگاری هستند تشخیص دهیم و از سوی دیگر پاره ای از احکام اثباتی پیشین را نادیده بیانگاریم.

با این مقدمه، به سراغ اصطلاحات مورد نظر می رویم.

 

الف: خوانش متن

ابتدا بد نیست به حوزه ی ارتباط شناسی نظر بیاندازیم؛ تا موقعیت خود را قبل از اینکه به عنوان تأویل کننده و تفسیرگر یک متن در نظر بگیریم به عنوان دریافتگر یک پیام درک کنیم؛ آنهم با یادآوری این نکته که ما در هر حال، در حصار و محدوده ی زبان در حال بررسی و مطالعه هستیم؛ که خود یک وسیله ی ارتباطی محسوب می شود. مبحث ارتباط شناسی می تواند مقدمه ای باشد برای بحث اصلی ما که “خوانش متن” و “معنا – تصویر” است….

 

 

ادامه مطلب

 

 

این یادداشت ابتدا به انسان شناسی و فرهنگ ارائه شده است.

> > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *