نظریه و روش در تفسیر و تحلیل تصویر

گفتگو با دکتر بهار مختاریان

 

  • در مورد دو اصطلاح آیکونوگرافی و آیکونولوژی توضیح دهید و بفرمایید چرا آن را به شمایل نگاری یا شمایل شناسی ترجمه نمی کنید؟
  • بگذارید بحث را اینگونه آغاز کنم که من ترجیحاً این دو اصطلاح را به صورت آیکون نگاری و آیکون شناسی به کار می برم که صرفاً بخش دوم آن به فارسی برگردانده شده است؛ ولی بخش نخست آن با توضیحی که خواهم داد، اساساً فقط به شمایل قابل ترجمه نیست و این ناشی از تحول و تغییری است که خود این دو اصطلاح در محتوا و کاربردشان در تاریخ هنر غرب داشته اند. بی شک آیکونوگرافی و آیکونولوژی از مهمترین روش های پژوهش هنر به ویژه در تاریخ هنر و همچنین نظریه های تاریخ هنر به شمار می آیند….
  • … ببینید ایماژ اسطوره ای و مفهوم (concept) دو ابزار مختلف فهم جهان اند. مفاهیم باستانی به شکل متافور (استعاری) شکل گرفتند؛ یعنی به شکل معانی مجازی و مجرد مفاهیم عینی (concrete). جنبه ی تصویری متافور در دوران باستان آغاز شد و با انتقال این جنبه از معانی عینی به معانی انتزاعی در دوران متأخر کامل شد. در تفکر اسطوره ای نخستین خصیصه ی یک ابژه این بود که زنده قلمداد می شد، نوعی همزاد ابژه. ایماژهای اسطوره ای به شکل تقابلات زندگی و مرگ، یا مثبت و منفی شکل گرفته اند. این «این –همانی» یاد شده در بنیاد چنین تفکری، انسان را وادار به بخش کردن جهان به جفت هایی از پدیده ها می کند که چیزی به طور مشترک و متقابل دارند؛ یعنی زندگی و مرگ، سرما و گرما، نور و تاریکی و جز آن….

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *