بررسی تطبیقی ابعاد انگیزش اخلاقی در اندیشه ی علامه طباطبایی و فینیس

رحیم دهقان

ماهیت عامل انگیزش اخلاقی، درونی یا برونی بودن و خودمحور یا غیر خودمحور بودنِ آن، از جمله ابعاد بحث انگیزش اخلاقی در حوزه ی روان شناسی اخلاق هستند. جان فینیس، اندیشمند مسیحی معاصر، با تکیه بر ظرفیت ها و قوای طبیعی انسان و با رهیافتی درون گرایانه، ریشه ی انگیزه ی اخلاقی را در داشته های طبیعیِ فاعل اخلاقی جستجو می کند و آن را غیر خودمحور جلوه می دهد. علامه طباطبایی نیز با رهیافتی غیر خودمحورانه بر ظرفیت های طبیعی انسان تأکید و تحقق انگیزه ی اخلاقی را در بستر ترکیبی از امیال طبیعی و عقلانیت انسان تبیین کرده است.

بررسی اندیشه ی این دو در بُعد روان شناسی اخلاق نشان می دهد این دو دیدگاه در رهیافت درون گرایانه و برون گرایانه و تببین فرآیند ایجاد انگیزه ی اخلاقی با یکدیگر متفاوت هستند؛ علاوه بر این، در تبیین عامل اصلیِ انگیزش نیز با یکدیگر متفاوت اند؛ زیرا در نگرش فینیس انگیزه تنها در صورتی اخلاقی خواهد بود که در راستای خیرهای پایه باشد؛ امّا عنصر اصلی را در تبدیل شدن انگیزه به انگیزه ی اخلاقی، رضایت الهی می داند. این مقاله تلاش می کند با روش تحلیلی، اندیشه ی این دو را درباره ی ابعاد انگیزش اخلاقی بازسنجی و مقایسه کند.

 

ادامه مطلب > > > >

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *